فرهاد قنبری:. سوژه غرب زده.. مواجه ایران با غرب و جهان مدرن به صورت گسترده از زمان پهلوی آغاز شد

فرهاد قنبری:
سوژه غرب زده

مواجه ایران با غرب و جهان مدرن به صورت گسترده از زمان پهلوی آغاز شد.‌ ایرانیان به واسطه گسترش صنعت توریسم، آسان تر شدن ارتباطات، مسافرت های بین المللی و گسترش روز افزون رسانه های ارتباطی مانند تلویزیون، رادیو و سینما توانستند مواجه و آشنایی بیشتر با جهان فرنگ پیدا کرده و سعی در ارتباط و نزدیکی بیشتر با موبورهای چشم رنگی ینگه دنیا داشته باشند.
بسیاری از ایرانیان بدون توجه به ریشه های تاریخی و سنت فکری و فرهنگی جهان غرب، شیفته ظواهر آن جوامع شدند و سعی کردند با تقلید در ظواهر خود را امروزی، مدرن و غربی نشان دهند.
این شکل و شیوه مضحک مواجه با غرب سوژه های خاصی را در کشور ایجاد نموده است. (سوژه هایی که در ادبیات برخی روشنفکران به سوژه های به از خود بیگانه و غربزده معروف شدند.)
دقت و تامل بیشتر در رفتار این سوژه ها جلوه های مضحکی از زیست جهان خاص این افراد را به نمایش می گذارد. زیست جهانی که در آن در عین حال که مغزها هنوز درگیر سنت ها و اعتقادت محلی است و شکل و ظاهر شبیه هیپی ها و بلک متال های اروپای شمالی تزئین و آرایش شده است.
به عنوان مثال به وفور افرادی مشاهده می کنیم که همزمان که آخرین مدل های میکاپ و اعمال جراحی زیبایی و انواع و اقسام لوازم ارایشی را روی صورت خود پیاده کرده و عینک افتابی مارک دار خود را بر چشم دارد پای سفره نذری نشسته و به شانس دختر همسایه حسودی می کند و سیزده به در برای پیدا کردن همسر دلخواه سبزه هایش را گره می زند.
یا دیگری در حالی که موهای خود را دم اسبی بسته و شلوار چسبان پاره را به پا کشیده است در حال زدن سنج و زنجیر در هیات سر کوچه شان است.
یا به وفور سیاسیون و ورزشکاران شیش تیغ با با کت شلوار و کروات چند میلیون تومانی مارک دار، مشاهده می شود که در به در به دنبال رمال و جادوگر است تا رقیب سیاسی یا دروازه تیم مقابل را طلسم نماید. این سوژه (شبیه "آش شعله قلم کاری") ماه محرم عرق نمی خورد، در شب های ماه رمضان با پارتنرش حرف های اروتیک نمی زند، در شب قدر قرآن به سر می گیرد و در عین حال تعطیلات عید را در پاتایا و انتالیا (یا اگر پولدارتر بود در اروپا و سواحل آمریکای لاتین) سپری می کند. شب عاشورا شعله زرد و قیمه نذر می کند و همزمان از داف پاف های سرکوچه دلبری می کند...

به قول دکتر محمد علی اسلامی ندوشن "تهران مانند زنی است که پاهایش را با لَوندی روی هم می اندازد، ‌عطر فرانسوی می زند، سیگار کنت می کشد، عینک دودی می زند،‌ وُدکا لایم می خورد، بیکینی می پوشد و حمام آفتاب می‌گیرد، اما وقتی پای صحبتش بنشینید از اُملی و سبک مغزی و بلاهت و وراجی و پر ادعایی و شلختگی او، آدم تا سر حد مرگ ملول می شود!"

@kharmagaas