فرهاد قنبری:. احمدی نژاد_ روحانی. بخش دوم

فرهاد قنبری:
احمدی نژاد_ روحانی
بخش دوم
✅ هر چه آقای روحانی و دولت ایشان خود را فاقد گفتمان منسجم و مشخصی می دیدند که از شرایط به وجود آمده تغدیه می کرد بالعکس آقای احمدی نژاد و اطرافیان او خود را حامل گفتمانی جهانشمول معرفی می کردند که نه تنها برای مردم ایران بلکه برای کل جهانیان نسخه آماده و برنامه سعادت مشخصی را در بر داشت.
آقای احمدی نژاد در گفتمان آخر الزمانی خود (که هنوز هم در پی آن است) خود را به عنوان نماینده نور و الطاف الهی معرفی می کرد که در قامت معجزه ای در هزاره سوم ظهور کرده است و می خواهد با شمشیر عدالت الهی، نور حقیقت و ریسمان الهی را به تک تک ساکنان کره زمین نشان دهد. (در این راستا بسیاری از نزدیکان او با دمیدن در این نفس آخر الزمانی او و دادن القاب عجیب و غریب و نگارش کتاب هایی مانند " احمدی نژاد معجزه هزاره سوم" به این توهم دون کیشوتی ایشان دامن می زدند‌)
اما واقعیت این است که آقای احمدی نژاد و همفکران او از خشونت گفتمانی ای شبیه خشونت گفتمانی القاعده تغذیه می کنند. آنها به مانند بنیادگرایان دینی خود را به عنوان خط کش حق و ناحق در نظر می گیرند. در نگاه ایشان (به مانند داعشیان) جهان بین دو نیروی سیاه و سفید احاطه شده است‌. در این تقسیم بندی حاملان این تفکر خود را نماینده نور و عدالت و هر کس که با آنان همراه نیست را غرق در نکبت و رذالت می بینند. آنها یک تعریف از حق و عدالت و دین داشته و هر آنکه را که تعریفی به جز تعریف ارائه دهد را در صراط شیطان می بینند. آنها در این برداشت و خوانش خود چنان مومنند و به چنان یقینی رسیده اند که برای دفاع از آن به جان خود هم رحم نمی کنند. ( مثال تصویر تکیده بقایی بر اثر اعتصاب غذا که بی شباهت به انتحاری های داعش نیست‌. و هر دو آنها برای مدعی اند برای اقامه عدالت الهی چنین اقدامی را مرتکب شده اند)

✅ یکی دیگر از تفاوت های دولت روحانی با احمدی نژاد نحوه مواجه با حجم انتقادات (یا فحاشی هایی) است که از سوی جامعه روانه می شود‌.

در دولت احمدی نژاد بسیاری از این حوادثی که در سالهای اخیر با آن مواجه بوده ایم ( مانند گرانی، سیل ، زلزله، نگارش یا عدم نگارش بودجه) به عنوان امور عادی و پذیرفته شده زندگی روزمره درآمده بود و واکنش چندانی را ایجاد نمی کرد. اما در دولت روحانی کوچکترین فعل و انفعالات و حادثه ای (مانند سقوط هواپیما، آتش سوزی قطار، زلزله کرمانشاه و..) در فضای کشور، شدیدترین واکنش ها و انتقادها را در پی دارد.
در دولت آقای احمدی نژاد دانشجویان زیادی به علت کوچکترین انتقاد از ایشان ( مانند برعکس گرفتن عکس او در هنگام سخنرانی در دانشگاه امیر کبیر) ستاره دار یا تعلیق از تحصیل شدند (حال آنکه کارگری در معدن یورت به خودرو حامل روحانی حمله کرد و در عمل با تهدید یا مجازات خاصی مواجه نشد)

آقای احمدی نژاد به واسطه جدی گرفتن بیش از اندازه گفتمان خود در نقطه مقابل گفتمان هلوانجیری (بی گفتمانی) آقای روحانی قرار دارد. اگر اکثریت اطرافیان آقای روحانی را افراد فرصت طلبی که به دنبال استفاده از موقعیت و کسب منفعت شخصی هستند قلمداد کنیم، اطرافیان آقای احمدی نژاد افرادی هستند که پر از ایده های خطرناک و خشنند که به راحتی حاضر به کنار کشیدن نیستند و در این راستا از زندان مرگ هم هراسی ندارند.

@kharmagaas