آرش داستانی، نمادی از من و شماست. ما همه آرشیم

آرِش داستانی، نمادی از من و شماست. فردوسی آرش است و همه وجودش را در شاهنامه می‌نویسد و پرتاپش می‌کند تا سایه‌بان من و شما شود تا در زیر آن هویتمان را فراموش نکنیم. ما همه آرشیم.
حافظ آرش است؛ او تفکر عمیق ایرانی را از لابه‌لای سرود‌های آسمانی‌اش جای می‌دهد تا همه بدانند ما اهل تفکر بوده‌ایم.
سعدی، آرش است؛ جهان را در می‌نوردد و توشه بر‌می‌چیند، یاد می‌گیرد. داستان‌های او مَثل می‌شود تا همه بدانند جوانمردی را نباید کشت.
بیهقی آرش است؛ او وجودش را در داستان حسنک می‌ریزد تا بدانیم و بخوانیم و عبرت بگیرم.
دهخدا آرش است که از شهری کوچک برمی‌خیزد و در گوشه اتاقش مدادش را می‌‌تراشد، بر فیش‌‌های خود‌بریده واژه می‌نویسد و این مجموعه افتخار‌آمیز ایجاد می‌شود.
شهریار آرش است؛ همه زیبایی‌‌های کودکی را در «حیدر‌بابا» می‌ریزد تا ما بدانیم چه مردم ساده‌دل و دوست‌ داشتنی هستیم. او به معشوقش می‌گوید«آمدی جانم به قربانت» تا ما عشق را فراموش نکنیم
ما مانای ایرانی را دست به دست می‌دهیم تا ایران ما همیشه سرفراز بماند؛ ما فّرایرانی را با چنگ و دندان حفظ می‌کنیم. هرکداممان باید یک آرش و آرش‌پرور باشیم
@kharmagaas

ژاله آموزگار