مالیات بی ادبی

مالیات بی ادبی

یکی از ویژگی های حکومت در عصر قاجار واگذاری ایالات و ولایات به شاهزاده ها در ازاء میزان پرداختی به دربار و شخص شاه بود به گونه ای که اگر فلان شاهزاده پول بیشتری پیشنهاد میکرد به سرعت حاکمیت فلانی سلب شده و فرد جدید به جای او عازم آن منطقه می گشت.
حال به اراده و مرورت شاهزادگان بستگی داشت که برای تامین مبلغ قول داده شده به پادشاه و هزینه های زندگی اشرافی خود چگونه با مردم آن خطه تا کنند.
حکایتی از نوعی مالیات در یکی از این ایالت ها که در کتاب تاریخ بیداری ایرانیان ناظم السلام کرمانی هم به آن اشاره شده است:

در زمان قاجاريه يكی از پسران فتحعليشاه كه والي كرمان و بلوچستان بود هنگام بازديد از ولايات و بلوكهاي تحت حكمرانيش وارد روستايي شد و ريش سفيدان و كدخدا رعايا به استقبالش آمدند. هنگام استقبال، از يكي از ريش سفيدان كه بنده خدا حدود نود سال سن داشت و متأسفانه در مهار كردن بدنش ناتوان بود، فعل قبيحی صادر شده و صدایی برخواست! شاهزاده قاجار در واكنش، كار بدون اراده پيرمرد را توهين به خود تلقي كرد و دستور داد، او را دراز كنند و پانصد ضربه تركه چوب بر پشتش بزنند. طبيعي است پيرمرد زير آن تركه ها كه فراش ها با نهايت شدت مي نواختند، مي مرد.
ريش سفيدان و كدخدا به وساطت برخاستند و حدود يكصد تومان از پول خرمن را كه به دستشان رسيده بود، تقديم حضرت اقدس والا كردند كه از گناه پيرمرد نود ساله در گذرد و مبلغي هم به پيشكار فراشباشي و حاجب تقديم شد كه از خون آن پيرمرد در گذرند و مورد عفو قرار گيرد و زير تركه چوب نميرد.
منشي باشي حضرت اقدس والا مبالغ جمع آوري و تحويل و تقديم شده را در دفترچه يا توماري نوشت كه حضرت اقدس والا در بازگشت به نصرت آباد (زابل) كه آن زمان مركز بلوچستان بود، مقدار دريافتي ها و تقديمي را بداند. اين وصولي در اوراق دولتي به نام فرد نوشته شد و از سال 1836 ميلادي تا سال 1928 ميلادي وصول و ثبت می شد و نام آن را «ماليات بی ادبی» گذاشتند!
@kharmagaas