روایت سید هادی خسروشاهی از مخالفت امام با ترور فرح پهلوی و بنی‌صدر

روایت سيد هادي خسروشاهی از مخالفت امام با ترور فرح پهلوی و بنی‌صدر

یکی از بچه‌های جهادی که اسم مستعارش «ابوعلاء» بود، پیش من آمد و فتوا خو‌است تا «فرح پهلوی» را ترور کند و گفت که فرح و اولادش شب‌های جمعه به سر قبر شاه در مسجد رفاعی مصر می‌روند و چون پلیس جلوی درب ایستاده ما نمی‌توانیم داخل شویم، اما می‌توانیم هنگام عبور از آنجا نارنجکی به داخل مسجد بیندازیم که به موجبش هم فرح و هم اولادش کشته شوند.
امام فرمودند، «برای چه می‌خواهند این کار را کنند؟» گفتم می‌گویند او تحریک‌کننده رژیم در زمان شاه بوده، امام گفتند «نه، آن زن چه اختیاری داشته؟!» و بعد هم اضافه فرمودند، «اگر شما آن زن را مفسده می‌دانید، تقصیر بچه‌ها چیست؟» ایشان صریحاً نهی کردند و گفتند، «این کار را نکنید».
یکی از دوستان دانشجوی ما می‌خواست به مقاومت ملحق شود و بنی‌صدر را ترور کند. از امام پرسیدم. ایشان فرمودند چرا؟ مگر مانند آن خبیث «رجوی» که می‌گوید ما اسلامی را می‌خواهیم که در آن قطع ید سارق نباشد، منکر ضروریات دین شده است؟ مثلاً در رابطه با حجاب؟ من گفتم نه اتفاقاً ایشان در ضرورت حجاب رساله‌ای نوشته و در آثار دیگرش هم چیزی که منکر ضروریات دین باشد، ندیدم.
امام گفتند، «پس برای چه می‌خواهند این کار را کنند؟» گفتم بنی‌صدر مقالاتی در نشریه خود که همان «انقلاب اسلامی در هجرت» است، می‌نویسد و در آن راجع به ولایت فقیه عبارتی به کار می‌برد که شرمم می‌آید بازگو کنم. امام فرمودند، «اینکه منکر ولایت فقیه است چه اشکالی دارد؟ مگر می‌توان هر کس را که منکر ولایت فقیه شد ترور کرد؟ نه شما نهی‌اش کنید». بعد خود امام افزودند که «مسأله ولایت‌ فقیه را با این وسعتی که ما مطرح می‌کنیم، علمای قدیم قبول نداشتند و علمای معاصر هم که خود شما می‌دانید در قم و نجف و مشهد و تهران».
@kharmagaas