من آن خرمگسی هستم که خدا وبال این دولتشهر کرده و تمام روز و همه جا شما را نیش زده و برمی انگیزانم. دیگر به آسانی کسی چون مرانخواهید یافت و از این رو به شما اندرز می دهم که از گرفتن جان من درگذرید. «دفاعیات سقراط» @farhad_ghanbariiiii
شخصی در باغ خود رفت. صوفیای و خرسی را در باغ دید
شخصی در باغ خود رفت. صوفیای و خرسی را در باغ دید. صوفی را میزد و خرس را هیچ نمیگفت.
صوفی گفت: ای مسلمان، من آخر از خرس کمتر نیستم که مرا میزنی و خرس را نمیزنی؟!
گفت: خرس مسکین میخورد و هم اینجا میرید، ولی تو میخوری و میبری!
عبید زاکانی
@kharmagaas