فرهاد قنبری:. در فیلم‌های تارکوفسکی یک نگاه معنوی و پاسبانانه (نه مالکانه) به طبیعت وجود دارد

فرهاد قنبری:
در فیلم های تارکوفسکی یک نگاه معنوی و پاسبانانه ( نه مالکانه) به طبیعت وجود دارد. تارکوفسکی از عناصر ساده و پیش پا افتاده طبیعت مانند آب، باران، خاک، حیوانات، درختان، برکه و ... که ممکن است روزانه بارها از کنار آنها به سادگی گذر کرده باشیم " آشنازدایی" کرده و آن را به گونه ای دیگر بر ما پدیدار می نماید. باد، سبزه، صدای سگ و باران در فیلم های تارکوفسکی هر کدام می تواند به عنوان یک عنصر فلسفی وارد عمل شده و انسان را به تفکر در هستی و وجود دعوت کند.
از این دریچه فیلم های تارکوفسکی همگی در نقد زندگی تکنولوژیک انسان مدرن است. در فیلم های تارکوفسکی خبری از آسمانخراش ها، بزرگراهها و ماشین های آنچنانی نیست. زیبایی در نگاه تارکوفسکی در نگاه کردن به سبزه ها و شنیدن صدای باد و باران خلاصه می شود. زیبایی در سینمای تارکوفسکی در شنیدن صدای سگ و گوش دادن به آوای هستی خود را جلوه گر می سازد.

تارکوفسکی نغمه ساز جهانی است که در آن چشم ها هنوز قدرت تماشای خوشبختی فرای مادیات، گوش ها توان شنیدن نواهایی جز آواهای گوشخراش جهان تکنولوژیک و قلب ها هنوز قدرت عشق ورزیدن به هستی را دارا هستند.

قدرت تارکوفسکی در آن است که بدون افتادن در دام بیانیه های پر طمطراق و سخت روشنفکری و به دور از فخر فروشی هنرمندانه و منتقدانه با زبانی ساده شبیه یک باغبان یا کشاورز روستایی دست مخاطب خود را می گیرد و آرام آرام جلوه های ملموسی از زیبایی جهان را که همیشه در مقابلمان دیده گانمان حضور داشته اما فراموش کرده ایم را دوباره به خاطرمان می آورد..

@kharmagaas