من آن خرمگسی هستم که خدا وبال این دولتشهر کرده و تمام روز و همه جا شما را نیش زده و برمی انگیزانم. دیگر به آسانی کسی چون مرانخواهید یافت و از این رو به شما اندرز می دهم که از گرفتن جان من درگذرید. «دفاعیات سقراط» @farhad_ghanbariiiii
معروف است که وقتی نکراسوف، مدیر مسئول و سردبیر مجلهای که داستایوسکی نسخه دستنویس اولین رمانش «بیچارگان» را برای چاپ به او سپرد، ب
معروف است که وقتی نکراسوف، مدیر مسئول و سردبیر مجلهای که داستایوسکی نسخه دستنویس اولین رمانش “بیچارگان” را برای چاپ به او سپرد، با جملات داستایوسکی روبرو شد چنان به وجد آمد که نتوانست تا صبح فردا صبر کند و همان نیمهشب به نویسنده جوان پیغام داد که از خواندن نوشته او شگفتزده شدهاست. نکراسوف روز بعد آن نسخه دستنویس را نزد بیلینسکی، سرشناسترین منتقد ادبی آن زمان روسیه، برد و با افتخار به او اعلام کرد که گوگول دیگری متولد شدهاست. بیلینسکی در پاسخ با لحنی خشک جواب داد ” ظاهرا به نظر شما در روسیه مثل قارچ گوگول درمیآید!” اما خود او چند روز بعد به داستایوسکی پیغام داد که بیصبرانه منتظر خواندن اثر بعدی او است. بیلینسکی به داستایوسکی گفتهبود “تقریبا مطمئنم داستانی هولناک از یک جنایت خواهی نوشت و تقریبا مطمئنم با خواندن آن مردم تا سرحد جنون به فکر خواهند رفت”.
@kharmagaas