‍ بر زورقی نشسته‌ایم،. باد سرنوشت به‌سوی کرانه‌ای ما را می‌برد که باید ببرد

‍ بر زورقی نشسته‌ایم،
بادِ سرنوشت به‌سوی کرانه‌ای ما را می‌برد که باید ببرد.
در این میان، هر از گاهی بادِ نیرنگ، دیگر نمی‌وزد.
آن‌گاه ما زورق‌نشینان، با همه‌ی توان، پارو می‌زنیم
و در این پنداریم که به‌سوی کرانه‌ای خود خواسته روان‌ایم.
دریغا! تنها در پایانِ راه، آن‌گاه که به گِل نشستیم، در خواهیم یافت
از برای رسیدن به کرانه‌ی دهشت‌بارِ سرنوشت است
که با شتاب پارو زده‌ایم..!

کانالِ فلسفیِ « تکانه »

#خسرو_یزدانی
#تکانه

@khosrowchannel