✅ سال کلمه، کلمه سال.. «…مهم البته این است که یک فرهنگ لغت هم در ذهنت داشته باشی

✅ سال کلمه، کلمه سال

«…مهم البته این است که یک فرهنگ لغت هم در ذهنت داشته باشی.
موقع نوشتن، اولین کلمه‌­ای که به ذهن می‎­آید بهترین نیست: والله نیست. به خدا نیست، به پیر و پیغمبر نیست، به همین آفتاب لب بام نیست، به گوشۀ جانماز مادربزرگ نیست، این تن را کفن کردی نیست، به کلمه که اول کلام بود و جز آن هیچ نبود، نیست…
باید زیاد خواند و نوشت. این که دوش وقت سحر از غصه نجاتت بدهند، لاف و رندی حافظاست. فرشته‌­ای در کار نیست که بیاید و نجاتت بدهد. حافظ حتی نجوم هم می‌­دانسته و دو زبانه بوده. همه‌­اش توی میخانه پلاس نبوده! خوانده و نوشته و بازنویسی کرده.
وقتی بیایی به دنیای ادبیات و نوشتن، غصه‌­ای هم بر غصه‌­هایت اضافه می­‌شود. داستان قوز بالا قوز را که می‌­دانید. اما مملکتِ ادبیات با همۀ تلخی­‌ها و تاریکی­‌هایش، زیبایی‌ها و لذت­‌های خودش را هم دارد.
چند بار نوشته‌­ام. در این دنیا هیچ لذتی، هیچ لذتی بالاتر از آن لحظه‌­ای نیست: وقتی که نقطه آخر را می‌­گذاری آخر آخرین سطر داستانت و می­‌دانی داستان خوبی خلق کرده‌ای.»
این بخشی از گفت­‌وگوی خواندنی شهریار مندنی­‌پور با شمارۀ نوروزی مجلۀ تجربه بود. که دلم می‌خواست شما هم بخوانید.

در اهمیت کلمه به عنوان ابزار اصلی کار نویسنده می‌­توان بیش از این‌­ها گفت و نوشت.
افزایش دامنۀ واژگان سهل ممتنع است. چنان ساده و بدیهی به نظر می­‌رسد که عموماً در عمل به سادگی از کنار آن می­‌گذریم؛ اما غالباً نقص اصلی و بی‌مایگی نوشته‌‌های ما فقر واژگانی و کمبود کلمه است.
نویسندگان کتاب «کلمه­‌ای که زندگی زندگی شما را تغییر می­­‌دهد» پیشنهاد می‌دهند که به جای نوشتن فهرست رنگارنگی از اهداف سالانه، بهترین کار این است که فقط یک واژه را به عنوان نوک پیکان اهداف سال در نظر بگیریم و تمام سال را حول محور همان واژه پیش ببریم.
به راستی چرا کلمۀ سال یک نویسنده، خودِ «کلمه» نباشد؟
سال نو، برای من سال واژه­ است، سال واژه­‌ها
#شاهین_کلانتری

🇮🇷 @linguiran