زبان‌شناسی رایانشی (Computational linguistics) حوزه‌ای میان‌رشته‌ای است که می‌کوشد با بهره‌گیری از روش‌های آماری و قاعده‌بنیاد (ru

زبان‌شناسی رایانشی (Computational linguistics) حوزه‌ای میان‌رشته‌ای است که می‌کوشد با بهره‌گیری از روش‌های آماری و قاعده‌بنیاد (rule-based)، به مدل‌سازی زبان طبیعی بپردازد. به شکل سنتی امر زبانشناسی رایانشی توسط دانشمندان کامپیوتری صورت می‌گرفت که در حوزه پردازش یک زبان خاص توسط کامپیوتر تخصص لازم را کسب کرده بودند. امروزه زبان‌شناسان رایانشی به عنوان اعضای گروه‌های میان رشته‌ای به فعالیت می‌پردازند، که اعضای این تیم‌ها می‌توانند شامل زبان‌شناسان (به شکل خاص در زمینه زبان‌شناسی همگانی تخصص دارند)، کارشناسان زبان (افرادی با پیش زمینه و تا حدی دارای مهارت‌های عملی مرتبط با پروژه مورد نظر)، و دانشمندان علم کامپیوتر باشند. به‌طور کلی، زبان‌شناسی رایانشی از همکاری دانشمندان و کارشناسان رشته‌های زبان‌شناسی، علوم رایانه‌ای، متخصصین زمینهٔ هوش مصنوعی، ریاضی، منطق، علوم شناختی، روان‌شناسی شناختی، روان-زبان‌شناسی، مردم‌شناسی، عصب‌شناسی و برخی دیگر رشته‌ها استفاده می‌کند.

زبان‌شناسی رایانشی دارای زیر شاخه‌های نظری و کاربردی می‌باشد. زبان‌شناسی رایانشی نظری به بررسی و مطالعه زبان‌شناسی نظری با در نظر داشتن علوم شناختی می‌پردازد و زبانشناسی رایانشی کاربردی نتایج کاربردی بحث مدل‌سازی برای زبان را مد نظر قرار می‌دهد.

خاستگاه

پیدایش حوزه زبان‌شناسی رایانشی به عنوان یک حوزه علمی و مطالعاتی، در واقع به قبل از پیدایش هوش مصنوعی (حوزه‌ای که زباشناسی رایانشی اغلب زیر شاخه‌ای از آن محسوب می‌شود) بازمی‌گردد. محل تولد زبان‌شناسی رایانشی را باید در تلاش‌های ایالات متحده در دهه ۱۹۵۰ جست و جو کرد، یعنی زمانی که آن‌ها در تلاش بودند تا بتوانند با استفاده از رایانه به شکل خودکار متون زبان‌های بیگانه، به خصوص منابع علمی به زبان روسی، را به انگلیسی ترجمه کنند. از آنجایی که سیستم‌های رایانه‌ای، پردازش‌های ریاضیاتی را بسیار سریع تر از انسان‌ها انجام می‌دهند در ابتدا چنین تصور شد که مسایل تکنیکی ترجمه ماشینی به سرعت حل خواهند شد و آن‌ها قادر خواهند بود تا ماشین‌های ترجمه با توانایی‌های مشابه انسان بسازند.

هنگامی که ترجمه ماشینی (نام دیگر: ترجمه مکانیکی) طراحی شده آن زمان نتوانست از انجام ترجمه صحیح متون برآید، بحث پردازش زبان انسان بسیار پیچیده‌تر از آنچه پیشتر تصور می‌شد به حساب آمد. نام زبان‌شناسی رایانشی به عنوان نام شاخه‌ای جدید از علوم متولد و ایجاد شد که به بررسی و تولید الگوریتم‌ها و نرم‌افزارهای بررسی هوشمند داده‌های زبانی می‌پردازد. زمانی که در سال‌های ۱۹۶۰ زبان‌شناسی رایانشی پا به عرصهٔ وجود گذاشت، به عنوان زیر شاخه‌ای از هوش مصنوعی که به بررسی، فهم و تولید زبان در سطح هوشی انسانی می‌پردازد در نظر گرفته شد.

بعد از بررسی نحوه انجام ترجمه صحیح توسط انسان‌ها چنین مشاهده شد که فرد مترجم می‌بایست به دستور، تکواژشناسی و همچنین قواعد نحوی هر دو زبان آگاهی داشته باشد. مبانی آگاهی از نحو نیز، داشتن دانش معناشناسی، واژگان و همچنین کاربردشناسی شناسایی شدند؛ بنابراین تلاش در جهت تحقق ترجمهٔ ماشینی به شاخه‌ای پیچیده از علوم برای توصیف، نمایش و پردازش ماشینی زبان‌های انسانی تبدیل شد.

موارد کاربرد
در مورد استفاده از آن از جمله می‌توان به کاربردهای زیر اشاره کرد:

فرایافت concept و تجزیه زبانهای برنامه‌نویسی

نوآم چامسکی توانست تشابه زبانهای طبیعی و زبانهای برنامه‌نویسی را به اثبات برساند. یعنی یک زبان رایانه‌ای مانند زبانهای طبیعی دارای یک دستور زبان و یک فرهنگ می‌باشد. تفسیر یک متن از تجزیهٔ واژه‌ها lexicon آغاز سپس با تجزیه نحو syntax و در آخر با تجزیه مفهوم semantic آن پایان میابد.
@linguisticsacademy
ترجمه ماشینی

این شاخه از زبان‌شناسی رایانه‌ای زمان درازی کم‌اهمیت جلوه می‌کرد. اما امروزه یکی از موارد مورد علاقه پژوهشگران این رشته می‌باشد. پس از مرحلهٔ شکافت واژه‌ها و نحو می‌باید تجزیهٔ مفهوم و سپس پرگماتیک را نیز افزود. در واقع این دو کوشش بر شناخت مفهوم خاص یک واژه در مکانی که ظاهر می‌شود را دارد.

پرسش و پاسخ با زبانهای طبیعی

این ایده مدتی به‌عنوان پاسخی قانع‌کننده به مسئله ارتباط انسان و ماشین تلقی می‌شد. این دید در واقع جنبهٔ گسترده‌تری از دستور زایشی چامسکی است.

صرف محاسباتی

به مطالعات مربوط به ساختارهای درونی واژه هاصرف گفته می‌شود. اغلب دست‌آوردها و نتایج پژوهشهای صرف محاسباتی در سایه تلاشهای علمی انسان به منظور ایجاد و ساخت سامانه های پردازش زبان‌های طبیعی انسانی فراهم آمده‌است.
پدیا