بیان دیدگاه‌های مطرح شده در نظریه رفتار گرایی در مورد یادگیری زبان همراه با استدلالهای مخالف با هر دید گاه..۱-یادگیری پاسخ-مشروط (

بيان ديدگاه هاي مطرح شده در نظريه رفتار گرايي در مورد يادگيري زبان همراه با استدلالهاي مخالف با هر ديد گاه

1-يادگيري پاسخ-مشروط(conditioned-response learning):

در يادگيري پاسخ-مشروط ، محرك طبيعي؛ به عبارت ديگر،محرك شرطي نشدهUS)) توليد يك پاسخ غير شرطي(UR) مي كند كه مي توان توسط محرك شرطي شده آنرا مورد تقويت مثبت قرار داد.

افراد بزرگسال با كودك صحبت مي كنند(US) و او در پاسخ، چيزهايي به زبان مي آورد (UR). در اين صورت بزرگسالان به طور فزاينده و به صورت مثبت،صحبت گرامري كودك را تقويت مي كنند(CS).كودك نيز به گونه اي گرامري تر،پاسخ مي دهد(CR).

2-تقليد(imitation):تقليد مفهومي است در فرا گيري زبان كه به رفتار كودكان در نسخه برداري از زباني كه در اطرافشان ميشنوند اشاره دارد. در اين ديدگاه كودكان با تكرار طوطي وار آنچه از محيط مي شنوند زبان را ياد مي گيرند.در تقليد هيچ گونه شناختي وجود ندارد.

3-فرضيه آزمايي(hypothesis testing):

فرضيه آزمايي را مي توان ياد گيري از طريق آزمايش و خطا نيز ناميد.به نظر ميرسد كودك درباره چگونگي كاركرد زبان حدس هايي مي زند و اين حدسيات (فرضيه ها) را در گفتار در معرض آزمايش قرار مي دهد.

استدلالهاي مخالف يادگيري پاسخ- مشروط:

1-مشكل مي توان ميان حتي ساده ترين زبان كودك و برخي محركهاي احتمالي آن در محيط رابطه اي تصور نمود.به طور مثال تمام مادران و پدران در حاليكه به خود اشاره مي كنند كودك خود را به گفتن كلمه mommy وdaddy ترغيب ميكنند ولي اولين كلمه اي كه كودك به زبان مي آورد غالبا كلمه اي غير قابل انتظار و بدون محرك مانند mickey,pudding,… است.

2-كودكان مكررا كلماتي را ادا مي كنند كه محركي براي آنها وجود نداشته است(در محيط نشنيده اند) مانند goed,mans و جملات داراي 2 منفي از قبيل:
I m not afraid of nothing

3-در يادگيري زبان درك مطلب بايد قبل از توليد كلامي باشد و از آنجا كه والدين غالبا نمي فهمند چه زماني درك مطلب صورت گرفته است نمي توانندآن را تقويت كنند.بنابر اين دركهاي اوليه را نمي توان تقويت كرد. شواهد موجود اثبات ميكند كودكان قبل از شروع به صحبت، گفتار را درك مي كنند.مثلا كودك يك ساله كلمه mommyرا تصادفا توليد نمي كند تا پس از توليد آن مادرش به او بگويد اين كلمه ايست كه به مادر دلالت مي كند بلكه كودك از همان ابتداي توليد، معناي اين كلمه را مي داند.

4-در اوايل دوران زبان آموزي پدر و مادر تمام گفته هاي كودك را تقويت مي كنند نه فقط گفته هاي گرامري او را، كه تعداد آنها در آن زمان بسيار محدود است.طبق شواهد به دست آمده كودك گفته هايي از قبيل her curl my hair را بيان ميكند و مادر با شادي با اين گفته موافقت مي كند .والدين عبارات كودك از قبيل baby room را به آساني تعبير مي كنند و آنرا با پاسخي نظير That s right,baby is in her room تقويت مي نمايند.اين در حاليست كه علي رغم تشويق هاي والدين حتي از صورتهاي غير دستوري كودك ، او در پايان دوره زبان آموزي فقط صورتهاي گرامري توليد مي كند.

استدلال هاي مخالف ياد گيري از طريق تقليد:

1-همانگونه كه پيش از اين ذكر شد درك مطلب قبل از توليد حادث ميشود.حال اين سئوال مطرح مي شود كه كودكان چگونه مي توانند درك را تقليد نمايند؟يا چگونه مي توانند آنرا تشخيص بدهند تا بتوانند تقليد نمايند؟مثال زير بهتر مي تواند عدم وجود تقليد را در مراحل اوليه زبان آموزي نشان دهد:

David : [ask to ride the] mewy-go-wound.

2nd child : David wants to go on the mewy-go-wound.

David : you didn't say it wight.

(clark and clark,1977,p:385)

آنچه جالب توجه است اين است كه در حالي كه ديويد خود، به جاي[r] صداي[w] توليد مي كند هنگامي كه در تلفظ فرد ديگر [w] به جاي[r] توليد مي شود، اشتباه را درك مي كند.

2-ميزان مقلد بودن كودكان با يكديگر متفاوت است يعني برخي بيشتر و برخي كمتر تقليد مي كنند .با اين وجود همه كودكان سالم و طبيعي در سراسر جهان تقريبا به طور همزمان شروع به صحبت مي كنند و همگي غالبا در سنين 4 تا 6 سالگي به زبان مادري خود مسلط ميشوند.

3- كودكان معمولا چيزهايي را خوب تقليد مي كنند كه از قبل ياد گرفته باشند و چيزي را كه قبلا نشنيده اند تقليد نمي كنند.

Child: Nobody don’t like me.

Mother: No,say "nobody likes me."

Child: Nobody don’t like me.

Mother: No,now listen carefully. Say "nobody likes me."

Child: Oh! Nobody don’t like me.

(McNeil,1966,p:67)
@linguisticsacademy
ص۱