تحلیلی بر اقتصاد از نگاه تاریخ و بهترین تحلیل های اقتصادی تماس با مدیر کانال: @Mokhtari_Ali
☑️✏️کارخانههای تولید مدرک (بخش ۲).. ✍میثم هاشم خانی.. [گزیده مقاله میثم هاشمخانی
☑️✏️کارخانههای تولید مدرک (بخش ۲)
✍میثم هاشم خانی
[گزیده مقاله میثم هاشمخانی
در هفتهنامه «تجارت فردا» با موضوع:
چارچوب سیاستگذاری برای اصلاح کردن انحراف شدید انگیزههای رقابتی در دانشگاههای کشور]
☑️ ۸ پرسش «هدایتگر»
در اصلاح نظام دانشگاهی کشور
۱) منابع بودجه دولتی همواره محدودیت شدید داشته و افت قیمت نفت نیز این محدودیت منابع را تشدید کرده است. در تخصیص این منابع محدود، اولویت با ارائه آموزش باکیفیت رایگان در «مقطع ابتدایی و متوسطه» است، یا آموزش رایگان در «دانشگاه»؟ چه ملاکهایی را باید در این اولویتبندی لحاظ کنیم؟
۲) پتانسیل استفاده از انواع «دوپینگهای دولتی» در مدیریت دانشگاههای دولتی ایران، مشابه همین مساله در بنگاههای اقتصادی دولتی، به «انحراف در انگیزههای رقابتی» منجر شده است. به بیان دیگر همانطور که مدیران بنگاههای اقتصادی دولتی موفقیت خود را در رقابت برای جلب رضایت مقامات ارشد دولتی / حاکمیتی میدانند و نه در رقابت برای جلب رضایت مشتریان، مدیران دانشگاههای دولتی هم دچار چنین معضلی هستند. این معضل چگونه رقیقتر میشود؟
۳) در معتبرترین دانشگاههای دنیا، عموما یکی از کلیدیترین منابع تامین مالی، جذب کمکهای مالی فارغالتحصیلان موفق است. چگونه میتوان ساختار حاکم بر دانشگاههای طراز اول کشور را به شکلی بهبود داد که هم مدیران این دانشگاهها انگیزه کافی برای طراحی برنامههای خلاقانه جذب کمکهای مالی را داشته باشند، هم کمککنندگان مالی بالقوه، انگیزه کافی برای اهدای کمکهای مالی؟
۴) ماهیت «انحصار» در دانشگاه آزاد، مشابه انحصار در شرکتی مانند ایران خودرو است. نتیجه آنکه همواره تمرکز اصلی مدیریت دانشگاه آزاد [مانند ایران خودرو] بر تحکیم «انحصار» است و نه بر بهبود رضایت مشتریان از طریق بهبود کیفیت و قیمت آموزش دانشگاهی [اتومبیلهای تولیدی]. از طرف دیگر، چه در دانشگاه آزاد و چه در ایرانخودرو، همواره شاهد رقابتهای سیاسی برای تصاحب مدیریت آنها هستیم، رقابتهای سیاسی آنچنان سنگینی که هر برنامههای برای بهبود کیفیت عملکرد را کاملا به حاشیه میراند. چگونه میتوان وضعیت «انحصار» دانشگاه آزاد را شکست و یا دستکم تبعات منفی آن را به حداقل رساند؟
۵) شرط لازم در اجرای برنامههای خلاقانه برای بهبود کارایی دانشگاهها، آن است که مدیران دانشگاهها در این زمینه «انگیزه» داشته باشند و استمرار مدیریت خود را در گرو بهبود کارایی ببینند (نه در گرو لابی با مقامات دولتی و حاکمیتی). اما بعد از اصلاح ساختار انگیزشی، شرط کافی آن است که قواعد رایج اجازه خلاقیت را به مدیران دانشگاهها بدهد. چگونه میتوان ولع کنترلگری بیحدوحصر سیاستگذاران دولتی را به شکلی جهتدهی کرد که آزادی عمل کافی برای مدیریت دانشگاهها قائل شوند و صرفا بر سیاستگذاری کلی و سنجش عملکرد دانشگاهها متمرکز باشند؟
۶) شرایط پیچیده اقتصاد قرن ۲۱ و بهویژه رشد انفجاری فناوری اطلاعات، جنبههای ارزشآفرینی دانشگاهها را به سرعت دگرگون میکند. اگر زمانی ماموریت اصلی دانشگاهها «آموزش» بود، اکنون آموزش هر موضوعی که قابل یادگیری از طریق دنیای مجازی باشد، چندان مزیتی برای دانشگاهها به شما نمیرود. در عوض ارزش افزوده محوری دانشگاهها به سمت مواردی چون «یادگیری مهارت یادگیری» (Learn to learn)، یادگیری مهارتهای کار تیمی و نیز توسعه تعاملات همافزا بین دانشجویان و فارغالتحصیلان و کارفرمایان پیش میرود. چگونه میتوانیم انگیزه کافی در مدیریت دانشگاههای ایرانی ایجاد کنیم که به این سمتوسو حرکت کنند؟
۷) متاسفانه فرهنگ «مدرکشیفتگی» در کشور، باعث رونق کسب وکار «تولید انبوه مدرک» شده است. نتیجه اینکه درست در شرایطی که انبوهی از کودکان و نوجوانان خانوارهای محرومتر جامعه به حداقلهای آموزشی دسترسی ندارند، متاسفانه تمام هم و غم برخی مقامات ارشد کشور بر افتخار به ارائه آمار فارغالتحصیلان دانشگاهی متمرکز است. چگونه میتوان این معضل را کاهش داد؟
۸) متاسفانه نگاهی بسیار مخرب در میان برخی مقامات ارشد کشور وجود دارد که معتقدند برای کاهش «تعداد جوانان جویای کار» باید جوانان را به تحصیلات دانشگاهی هر چه بیشتر تشویق کنیم. این نگاه مخرب، شاید بتواند یک مسکن کوتاهمدت باشد و اندکی از فشار بازارکار را کم کند، اما قطعا در بلندمدت باعث شکلگیری سیل انبوهی از جمعیت جوانی خواهد شد که جوانی خود را صرف تحصیلات عالیه کردهاند و با ورود ناگهانی به بازار کار و نیافتن شغل، دچار سرخوردگی شدید میشوند. چگونه میتوانیم این نگرش غلط را کمرنگ کن