📉اقتصاددان ِ اقتصاددان‌ها.. 📄ترجمه و تلخیص: هفته نامه تجارت فردا

📉اقتصاددان ِ اقتصاددان‌ها

✍به نقل از فیس بوک محمد اکبرپور، استاد اقتصاد دانشگاه استنفورد از آخرین دیدارش با کنث ارو

📄ترجمه و تلخیص : هفته نامه تجارت فردا

🔹«برای کارآموزی در موسسه رَند (RAND) بودم. مدیر موسسه از من خواست که برای انتخاباتی که چند روز دیگر در موسسه در پیش است یک مکانیزم مناسب طراحی کنم که رای افراد مختلف موسسه را به یک نتیجه نهایی برای انتخاب اعضای هیات رییسه تبدیل کند. یک هفته به مساله فکر کردم و به اتاق مدیر رفتم و به او گفتم: چنین مکانیزمی وجود ندارد.»

🔹این داستان را برای اولین بار از زبان خود کنت ارو (Kenneth Arrow) شنیدم. در کلاس اقتصاد خرد سال اول در دانشگاه استنفورد، استاد درس (متیو جکسون) در جلسه‌ای که در حال تدریس قضیه «عدم امکان ِ ارو» بود، لحظه‌ای کلاس را متوقف کرد. کنت اروی ۹۰ ساله و سرحال، از در پشت کلاس وارد شد. جکسون گفت که شنیدن داستان این مقاله از زبان خود «کن» بسیار جالب‌تر است. کن داستان را برای دانشجویانی که اولین بار بود او را می‌دیدند تعریف کرد. جکسون بعد به ما گفت که این البته همان مقاله‌ای است که ارو را تبدیل به جوانترین برنده جایزه نوبل در تاریخ اقتصاد کرد!

هفته پیش، کنت ارو، یکی از بزرگترین نظریه‌پردازان اقتصادی تمام دوران‌ها، در منزل خود در دانشگاه استنفورد از دنیا رفت. تا هفته پیش، دانشمندان علم اقتصاد در پاسخ به سوال «بزرگترین اقتصاددان زنده‌ی جهان کیست؟» کار سختی نداشتند. یافته‌های ارو در سراسر علم اقتصاد تدریس می‌شود. یکی از مهمترین مقاله‌های او در مورد «تعادل عمومی قیمت‌ها» است. ارو با قوه‌ی تخیل کم‌نظیرش یک بازار «ایده‌آل» را به ما معرفی کرد: دنیایی را در نظر بگیرید که در آن یافتن فروشنده‌ی هر کالایی آسان است، تاخیری در معامله‌ی کالاها نیست و ریسک‌های موجود در بازار به طور کامل درک‌شده اند. ارو نشان داد که در چنین جهانی، نظام قیمت‌ها به بهبود مطلوبیت همه‌ی افراد می‌انجامد. مهمتر از آن او نشان داد که هیچ مکانیزم دیگری وجود ندارد که در این جهان ایده‌آل بهتر از نظام قیمت‌ها عمل کند. به زبان دیگر، ارو ایده‌های فلسفی-اقتصادی آدام اسمیت را به شکل ریاضی اثبات کرد.

🔹اما ارو می‌دانست که جهانی که موفقیت بازارها در آن تضمین‌شده است، جهان ایده‌آلی است که وجود خارجی ندارد. او بر این باور بود که محدودیت‌های اطلاعاتی و تصمیم‌گیری بازیگران ما را مجبور به پذیرش این واقعیت می‌کند که نظام قیمت‌ها «فاقد عنصر انسانی» و توصیف ناکاملی از واقعیت است. او و دانشجویانش به دنبال اصطکاک‌هایی بودند که منجر به ضعف عملکرد بازار می‌شوند. به عنوان مثال، مطالعات ارو و سپس اکرلاف در بازار بیمه و مطرح کردن مساله «کژمنشی» (moral hazard) و کژگزینی (adverse selection) یکی از مهمترین یافته‌های این جستجوها بود که نشان داد بازار بیمه به دلیل عدم تقارن اطلاعات بین شرکت بیمه و بیمه‌شونده نمی‌تواند با مکانیزم‌ بازار به نقطه بهینه هدایت شود.

🔹از اهمیت ارو در فاینانس و تجارت نیز می‌توان ساعت‌ها سخن گفت. اما شاید اثر مهمتر ارو در اقتصاد تربیت دانشجویانی بود که علم اقتصاد را دگرگون کردند. برای دیدن موفقیت او در تربیت دانشجو کافیست بدانیم که بسیاری از برندگان جایزه‌ی نوبل - و به طور خاص مایرسون، هارسانی و مَسکین، سه برنده جایزه نوبل در سال ۲۰۰۷ - از دانشجویان او بوده‌اند.

🔹آخرین بار کن را دو ماه پیش دیدم. او را برای شام هفتگی با دانشجویانی که با من یا پل میلگرام کار می‌کنند به خانه دعوت کردیم. هر هفته ما و دانشجویان مقالاتی را در مورد موضوعی خاص می‌خوانیم و در طول شام به گفتگو و نقد مقالات و سوال‌های پیش روی آن موضوع خاص می‌پردازیم. آن هفته موضوع «عملکرد بسیار ضعیف زندان‌های خصوصی در امریکا» بود و کنت اروی ۹۵ ساله با کمال میل پیشنهاد ما را پذیرفت، مقالات را با دقت خواند، صحبت‌های ما و دانشجویان را شنید و نظرات مثل همیشه جذابش را با شفافیت ارایه داد. به قدری سرحال و جویای دانش بود که هیچ‌کس گمان نمی‌کرد این شام شاید آخرین شام کنت ارو با این جمع از دانشجویان و اساتید دانشگاه باشد.

🔹تنها دو روز پیش از مرگ اش، چندتن از اقتصاددانان مشهور استنفورد برای ملاقات به منزل کن رفتند اما او بحث را به سرعت از بیماری‌اش به به ایده‌ی مقاله‌ی جدیدی که داشت پیش برد. به نقل از آلوین راث، «مثل همیشه باهوش‌ترین فرد جمع ارو بود. او هنوز اقتصاددان ِ همه ما اقتصادان‌هاست!»

🔹کنت ارو بسیاری از زیباترین و مهمترین مدل‌های اقتصادی قرن اخیر را بناکرد و خودش نیز، بدون شک، یک مدل بی‌نظیر از یک «دانشمند» بود.