◀️دین و دولت.. 🔸دولت متولی خوبی نیست، نه برای اقتصاد و نه برای دین

◀️دین و دولت

✍مهدی نساجی- دانش آموخته حوزه علمیه قم، دکتر فلسفه و پژوهشگر علم و دین در دانشگاه کانتربری

🔸دولت متولی خوبی نیست، نه برای اقتصاد و نه برای دین. دولت نباید بنگاه داری کند و اقتصاد باید به بخش خصوصی واگذار شود، این را همه می دانیم.
🔹اما شاید هنوز زمان لازم است تا به این نتیجه برسیم دولت متولی خوبی برای دین هم نیست و امر دین باید به مردم سپرده شود و این به نفع دین است.

🔸همانطور که دولت مطلوب از اقتصاد جدا است، از دین نیز جدا است. دولت صرفا وظیفه بستر سازی برای فعالیت آزاد و سالم اقتصادی را دارد. به همین ترتیب، همین که دولت بتواند فضای آرام و سالمی را برای فعالیت فرهنگی و دینی جامعه ایجاد کند، کافی است و بیشتر ازآن شاید مضر باشد.
🔹در دولت مطلوب، رشد و پویایی اقتصاد بستگی به تلاش و همت بنگاههای خصوصی دارد. بنگاههای خصوصی با یکدیگر رقابت سالمی را شکل می دهند و رهاورد این تلاش و رقابت، یک اقتصاد پویا ومولد است که دولت در آن دخالتی ندارد. در امر دین و فرهنگ نیز، رشد و پویایی دین، وابسته به تلاش و همت دینداران است. دغدغه مندان دینی در قالب نهادهای مدنی و مردمی که خودشان تشکیل داده اند، با هزینه خودشان و از جیب خودشان، سعی در توسعه و جلب رضایت مردم به امر دین می کنند.

🔸در یک فرآیند طبیعی، به میزان موفقیت دینداران، دین در جامعه توسعه پیدا می کند. طبیعی است اگر آنچه آنان ارایه می کنند، بد و غلط و ناکارآمد باشد، از سوی جامعه پس زده می شود. همان طور که در اقتصاد، رقابت موجب پویایی می شود، در امر دین نیز می توان رقابت سالمی را تصور کرد که در آن فکر و اندیشه و عمل دینی بهتر، در نهایت مقبولیت بیشتری پیدا می کند.

🔸در تمام این رقابت ها و افت و خیزها، دولت نظاره گر و پایش از معرکه بیرون است. دولت همانطور که مواظب است فساد و سوء استفاده اقتصادی اتفاق نیفتد، در مورد امر دین هم صرفا وظیفه جلوگیری از فساد و سوء استفاده دارد، صد البته در چارچوب های تعریف شده، مشخص برای همگان، شفاف و قابل سنجش و نه سلیقه ای.

🔸یک دولت مطلوب، یک دولت حداقلی در اقتصاد است. همچنین یک دولت مطلوب دینی، یک دولت حداقلی در امر دین است. همانطور که در اقتصاد، دولت در موارد معدودی، مثل کالاهای استراتژیک چون گندم، دخالت بیشتری دارد، در امر دین هم یک دولت مطلوب دینی، حداقلی از امورات دینی را به عهده می گیرد. مثلا دولت حداقلی از آموزش دینی را جزو آموزشهای همگانی در مدرسه قرار می دهد، یا دولت تسهیلاتی را برای ساخت مساجد در همه نقاط کشور فراهم می کند و یا هزینه آموزش و تربیت قضات را برای قضاوت در چارچوب احکام اسلامی را تقبل می کند، اما درست مانند امر اقتصاد، در امر دین نیز، دولت هرچه تصدی گری را کمتر کند، بهتر است.

🔸این پیشنهاد، اصلا به معنای بی اهمیت جلوه دادن دین نیست. اتفاقا برعکس، همانطور که اقتصاد وقتی به مردم واگذار می شود، قدرتمند شده و پشتوانه دولت ها قرار می گیرد، اگر در یک جامعه ای که اکثریت مردم دیندارند، دین هم به مردم واگذار شود، قدرتمندتر شده، و پشتوانه دولتها قرار می گیرد.

🔹ملاحظه کنید که چگونه مرجعیت آیت الله سیستانی به عنوان یک نهاد مدنی و وابسته به مردم، در بزنگاهها به کمک دولت عراق می آید.

🔸 مشکل اینجاست که باور به مردم در جامعه ما نهادیه نشده است. مردم، هم می دانند دنیایشان را چگونه اداره کنند و هم دینشان را. دولت ها، با دخالت های بیمورد، هم دنیای مردم را خراب می کنند و هم دینشان را.

🔹اقتصاد در گذر زمان:
@m_ali_mokhtari