امنیت برای زنده ماندن. امنیت برای زندگی.. ✍امیررضا عبدلی

امنیت برای زنده ماندن
امنیت برای زندگی

✍امیررضا عبدلی

اگر همۀ آرزوها و اهداف انسان در زنده ماندن خلاصه شود، تأمین امنیت او کار دشواری نیست. برای چنین انسانی سلول انفرادی امن ترین جای دنیاست. با چنبن نگاهی، حصر و انزوا شیوه های امنیتی کارآمد و معقولی هستند و با این منطق میتوان یک کشور را به یک زندان بزرگ و امن تبدیل کرد: محدود کردن کامل آزادی اقتصادی و اجتماعی در داخل، و همچنین محدود کردن ارتباطات تجاری و فرهنگی بین المللی.

در همین حال میتوان مدام بر سر زندانیان منت گذاشت و به آنها هشدار داد که: «قدر عافیت را بدانید. بیرون از حصار این زندان گرسنگی و زورگیری و سرما و بیماری و کارتن خوابی است». و البته انسانهایی که تصورشان از زندگی، صرفاً حفظ حیات و معیشت حداقلی باشد، مشکل چندانی با چنین زندانی ندارند. آنها این واقعیت را نمیدانند یا به روی خود نمی آورند که این زندانِ ظاهراً امن، ناامن ترین جای ممکن برای استعدادها و خلاقیتهاست.

امّا انسانی که به شکوفایی و پیشرفت احساس نیاز میکند و نمیخواهد صرفاً به زنده بودن فیزیکی دلخوش باشد، مشتاق است از حصار امن انزوا یا ارتباطات محدود و کنترل شده با خودی ها خارج شود و ریسک ارتباط و آزادی را بپذیرد. چنین انسانی به نوع دیگری از امنیت می اندیشد که آنقدرها ساده نیست و صرفاً با اتّکا به ارتش و پلیس و نهادهای اطلاعاتی تأمین نمیشود. امنیت چنین انسانی در گشوده بودن راه ارتباط و تعامل با دیگر انسانهاست. از نظر او هرکسی که با هر بهانه و توجیهی، راه روابط انسانی را مسدود میکند، مخل امنیت است. از این منظر دولتهای مسئولِ ممنوعیت روادید و بستن حساب سرمایه و وضع تعرفه و تحریم، تفاوت اساسی با راهزنان و دزدان دریایی ندارند.

با گسترش تکنولوژی های حمل و نقل و رسانه، به تدریج وارد جهان جدیدی شده ایم. ارتباطات انسانی، مرزها و هویت های ملّی و اختلافات فرهنگی را کمرنگ تر میکنند. جوانان مسلمان ولنتاین را جشن میگیرند و کاربران مسیحی فیسبوک، عید فطر را تبریک میگویند. حنای «اختلافات ایدئولوژیک» و «ملی گرایی» و «خودکفایی» رنگ می بازد، و بخش زیادی از انسانها به سمت آرمان «بنی آدم اعضای یکدیگرند» حرکت کرده اند. در این جهان جدید، به تدریج مردمانی پیدا می شوند که حتّی امنیت درازمدت جان و مال خود را نیز در گرو تضمین امنیت روابط و آزادیها میدانند. از نظر آنها امنیت پادگانی و زندانی، امنیت نیست بلکه برای شهروندان آزاد به نوعی ناامنی است.

سیاستمداران ما تقریباً در همۀ نطق هایشان بر این تنها افتخار تصوّری خود پا می فشارند: «ما امن ترین کشور خاورمیانه ایم». شاید منظورشان همین است که بزرگترین پادگانها و زندانها را داریم. ولی سرمایۀ خارجی علاقه ای به این امنیت نشان نمیدهد و سرمایۀ داخلی نیز از آن فراری است. واقعیت حاکی از این است که این امنیت کافی نیست و عملاً دردی دوا نمیکند.

✔️امنیت، تقریباً هیچ ربطی به موشک و انرژی هسته ای و همپیمانان بدنام و باجگیر ندارد.

✔️شدیدترین جنگها فقط میتوانند تنۀ یک اقتصاد را قطع کنند. ولی انتظار جنگ تا خشکاندن ریشۀ اقتصاد پیش می رود.

✔️ماجرا میتواند هنوز برای اصلاح طلب و اصولگرا تمام نشده باشد.

✔️برای مظفرالدین شاه شدن و در امان ماندن از لعن تاریخ، فقط یک امضا کافی است؛ حتی در بستر مرگ.

پذیرش واقعیتهایی مثل الزام اجرای FATF را نباید در حکم نوشیدن جام زهر دید. برعکس. انسانی که به گوشمال روزگار به خطایش پی میبرد و آن را تصحیح میکند، در واقع اعتیاد مازوخیستی مزمزۀ زهر را ترک کرده و به زندگی لبخند زده است./کانال نگارنده

@AmirrezaAbdolii

🔹اقتصاد در گذر زمان:
@m_ali_mokhtari