◀️با نگاهی دقیق‌تر به این دو پدیده، متوجه تفاوتی بزرگ میان آن دو می‌شویم

◀️با نگاهی دقیق تر به این دو پدیده، متوجه تفاوتی بزرگ میان آن دو می‌شویم. اگرچه نظریات مکانیک کوانتومی، سبب ایجاد تحولات بنیادین در دنیای فیزیک شد، ولی هرگز به‌طور کامل جایگزین نظریات قبلی نشد و ما همچنان شاهد کاربرد مفید و گسترده اصول مکانیک کلاسیک در بسیاری از محاسبات فیزیکی هستیم. پس، مکانیک کوانتومی را می‌توان، نه یک انقلاب، بلکه گامی تکاملی در توسعه گستره علم فیزیک دانست. ولی در اثر شکل‌گیری نهضت روابط انسانی و نظریات پیشرفته‌تری که پس از آن ارائه شد، نظریه مدیریت علمی تقریبا به‌طور کامل از عالم مدیریت رخت بر بست و امروزه از آن بیشتر در حوزه‌های کمتر انسانی، نظیر بهینه‌سازی سیستم‌های اتوماسیون اداری و خطوط تولید استفاده می‌شود. دلیل این تفاوت، به وجود عامل انسانی برمی‌گردد، که در عالم فیزیک غایب است اما در مرکز مدیریت هر سازمانی قرار دارد و نشان می‌دهد هر دانشی که با ماهیت انسانی سر و کار داشته باشد، نمی‌تواند بدون در نظر گرفتن کیفیات انسانی اثرگذار باشد.

◀️از زمانی که دانیل کانمن و آموس تورسکی نتایج مشاهدات خود در زمینه اقتصاد رفتاری را منتشر کردند و به خوبی ماهیت پیچیده انسان در معادلات اقتصادی را نشان داده‌اند، نزدیک به چهل سال می‌گذرد. اگرچه کانمن جایزه نوبل علم اقتصاد را در سال 2002 بابت همین پژوهش‌ها دریافت کرد، ولی سرطان به تورسکی مجال نداد که در این افتخار با وی شریک باشد، به‌هر حال پس از سپری شدن این همه سال، نظریات کلاسیک، نئوکلاسیک و کینزین، بر تصمیم‌گیری‌ها و برنامه‌ریزی‌های خرد و کلان اقتصادی حاکم است، حال آنکه ناکارآمدی این نظریات در برهه‌های مختلف به اثبات رسیده است (آخرین نمونه آن بحران مالی سال 2008 بود). گویی برخلاف حوزه‌های فیزیک و مدیریت، حوزه اقتصاد به خواب رفته و از زمانه خود عقب مانده است. شاید وقت آن است که نظریه‌پردازان و سیاست‌گذاران اقتصادی چشمان خود را بازتر کنند.

منبع: #باشگاه_اقتصاددانان_دنیای_اقتصاد

#اقتصاد_رفتاری
#behavioral_economics
📈اقتصاد در گذر زمان:
@m_ali_mokhtari