زندگیام را صعود میکنم... لحظههایم را میرقصم... نگاهم را تعارف میکنم...
رسیدن به کربلا، پایان سفرم نیست و هنوز سفرم ادامه داره!
#سفرنامه_عراق
رسیدن به کربلا، پایان سفرم نیست و هنوز سفرم ادامه داره!
ولی بخشی از سفرم به گونهای گذشت که تونستم تجربههای خوبی رو پشت سر بذارم. آدمهای زیادی رو بشناسم و حس مردم رو درک کنم.
توی این سفر عراقیهای زیادی رو دیدم که فقط به یک دلیل به زائرین خدمت میکردن.
آدمهای غیر ایرانی زیادی دیدم که برای دیدن بزرگترین پیادهروی دنیا اومده بودن!
آدمهایی رو دیدم که توی خونشون صندوقی داشتن برای جمع کردن پول و استفاده اون پول در این زمان و برای زائرین!!
آدمهایی رو دیدم که یک چیز بیشتر نمیخواستن و اونم شفاعت بود!!
آدمهایی رو دیدم که این پیادهروی براشون مثل تفریح بود و بعضی مثل تکلیف واحب هرساله!
از خانواده پولدار بود تا خانواده فقیر که هرچقدر در توانشون بود کمک میکردن. حتی فقط با آب، یا چایی و خرما، یا ناهار یا جوراب!!!
از بصره تا نجف که حدود ۴۵۰ کیلومتر بود پیاده رفتم و و ایرانیهای کمی رو در مسیر دیدم!! مسیر مملو بود از مردم عراقی که به هر شکلی خودشون رو میرسوندندکربلا!
از نجف تعداد ایرانیا زیاد شد وموکبهای ایرانی هم شروع شد و حتی موکب از بقیه کشورها!
راه پیمایی جهانی بود!!!
و نقطه اشتراک همه این آدمها رسیدن به کربلا بود و عشق به امامشون، حسین
@misgray