زندگیام را صعود میکنم... لحظههایم را میرقصم... نگاهم را تعارف میکنم...
دیدم پاسپورتم نیست!!. برق از کلهام پرید و ذهنم شروع کرد به مرور کردن اتفاقات
#سفرنامه_عراق
دیدم پاسپورتم نیست!!
برق از کلهام پرید و ذهنم شروع کرد به مرور کردن اتفاقات.
شهرهای قبلی، کجا پاسپورتم رو درآوردم؟ هیچجا!
آها فقط توی اون موکبی که نشستم و از پسربچه در حال نماز خوندن فیلم گرفتم...
اونجا با کلی دختر دوست شدم و خواستن پاسپورتم و عکس ویزاهای کشورهایی که رفتم رو ببینن!
ولی یادم میاد، بعد از اینکه نگاهش کردن گذاشتم سرجاش و رفتم بیرون برای عکس گرفتن از دخترا!
رفتم بیرون و کیف کمریم رو نبردم!
و یادم نمیاد از اون موقع به بعد، دیده باشمش.
شاید بچهها خواستن شیطنت کنن و برداشتن؟
و یا شاید زیپ کیف باز بوده و افتاده؟!
ولی جای مخصوص میذارم همیشه و دوتا زیپ داشت!
در هرصورت چارهای ندارم و با فکروخیال پیدا نمیشه!
به خانوادهای که پیششون بودم پیام دادم و قضیه رو توضیح دادم و گفتم اگر احساس کرد بچهها شیطنت کردن یه جایزه بذاره شاید برگردونن..
به پلیس خبر دادم و چند تا از دوستام توی فیس بوک اعلام کردن. عراقیا و البته خیلی از کشورها از فیس بوک بیشتر از اینستاگرام استفاده میکنن.
حالا توی این هیر و ویر نمیدونم چرا اینستام بسته شد!!!
اگر پیدا نشه، وقتی رسیدم نجف باید برم کنسولگری ایران و اعلام کنم که پاسپورتم گم شده.
حالا نمیدونم پاسپورت جدید میدن و یا جواز برای خروج که اگر اینطور باشه سفرم کنسل میشه😔
@missgray