🔴 مختصات دیپلماسی جدید.. 🇮🇷 دکتر ابراهیم متقی. استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران

🔴 مختصات دیپلماسی جدید

🇮🇷 دکتر ابراهيم متقي
استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران

🔻در هشتم مه ۲۰۱۸ رئیس‌جمهور دونالد ترامپ یادداشت یازدهم ریاست جمهوری در مورد امنیت ملی را امضا نمود که به «مشارکت ایالات متحده در برنامه جامع اقدام مشترک» پایان داده و اقدامات بیشتری را برای مقابله با نفوذ منطقه‌ای ایران به عمل آورد. براساس چنین اقدامی،‌ تحریم‌های اقتصادی یکجانبه ایالات متحده آغاز و فشارهای اعمال‌شده به حوزه‌های پیرامونی نیز منتقل شد. فشارهایی که زمینه اعمال تحریم‌های ثانویه را اجتناب‌ناپذیر می‌سازد. تحریم‌های ثانویه منجر به کاهش فرآیند سرمایه‌گذاری، مبادله مالی، تجاری و همکاری‌های چندجانبه اقتصادی با ایران می‌شود.

تحریم‌های اقتصادی را می‌توان به‌عنوان بخشی از سیاست محدودسازی ایالات‌متحده علیه ایران دانست. انتخاب سمبولیک نشانه‌هایی از «بازی تاج و تخت» در توییت ترامپ نشان می‌دهد که آمریکا تلاش دارد تا محدودیت‌های اقتصادی و راهبردی بیشتری را علیه ایران اعمال کند. تحریم‌های جدید آمریکا، بخشی از سیاست قدرت محسوب شده که نتیجه‌ای جز کاهش قابلیت اقتصادی و راهبردی ایران به همراه نخواهد داشت.

الگوی تنظیم برنامه جامع اقدام مشترک که مبتنی بر «سیاست مماشات و سازش» بود، چنین سیاست و فرآیندی را اجتناب‌ناپذیر می‌ساخت. هم‌اکنون مرحله پایانی تحریم‌های اقتصادی و راهبردی آمریکا در برابر ایران نیز به مرحله اجرا درآمده است. نشانه چنین فرآیندی را باید در محدودیت‌های جدید اعمال‌شده در حوزه سوئیفت مالی، کشتیرانی، بیمه، هوانوردی و همکاری‌های اقتصادی در حوزه‌های صنعتی دانست. طبیعی است که چنین فرآیندی آثار خود را در اقتصاد، سیاست و روابط خارجی ایران به جا خواهد گذاشت.

هدف اصلی دونالد ترامپ آن است که محدودیت‌های اقتصادی اعمال‌شده علیه ایران، بتواند مدار جدیدی از مذاکرات دیپلماتیک را ایجاد کند. مذاکراتی که در سال ۲۰۱۲ و در چارچوب «دیپلماسی پنهانی مسقط» آغاز شد و زمینه‌های لازم برای مذاکرات ژنو، وین، لوزان و نیویورک را اجتناب‌ناپذیر ساخت. تحریم‌های جدید آمریکا را می‌توان پایان دیپلماسی مماشات دانست. روندی که کارگزاران دیپلماتیک ایران احساس می‌کردند که منجر به پایان تحریم‌ها می‌شد، به دلیل فقدان درک دقیق قواعد سیاست بین‌الملل، زمینه اعاده تحریم‌های اقتصادی و راهبردی آمریکا علیه ایران را به وجود آورد.

۱. دیپلماسی مصالحه و تلاش برای کاهش آثار تحریم‌های اقتصادی

دیپلماسی مصالحه، بخش اجتناب‌ناپذیر سیاست خارجی ایران در روند اعاده تحریم‌های اقتصادی آمریکا محسوب می‌شود. مصالحه در شرایطی به کار گرفته می‌شود که بازیگران قابلیت تاکتیکی و عملیاتی خود برای انجام اقدامات متقابل را از دست می‌دهند. در شرایط موجود، معادله بازی تغییر یافته است. قابلیت‌های هسته‌ای ایران که به‌عنوان پشتوانه دیپلماسی برای پایان دادن به تحریم‌ها مورد استفاده قرار می‌گرفت، کارکرد خود را از دست داده است. شرایط جدیدی از «موازنه قدرت» به همراه نشانه‌هایی از «موازنه تهدید» به وجود آمده است.

نتیجه چنین فرآیندی را باید به‌عنوان نمادی از دیپلماسی تهدید از سوی آمریکا دانست. دونالد ترامپ رئیس‌جمهور ایالات متحده به این موضوع اشاره دارد که ایران از الگوهای همکاری‌جویانه با سیاست بین‌الملل بهره نمی‌گیرد و به این ترتیب، روح برجام را نقض کرده است. ایران نیز متقابلاً به این موضوع اشاره دارد که تحریم‌های جدید اقتصادی و راهبردی علیه ایران، نقض برجام محسوب می‌شود. در شرایط موجود، ایران چاره‌ای جز تلاش برای کاهش و محدودسازی تحریم‌های آمریکا نخواهد داشت.

تمامی کشورهای اروپایی و متحدان بین‌المللی ایران نیز به این موضوع اشاره دارند که ایران باید سیاست صبر و انتظار را در پیش گیرد. معاون محترم رئیس‌جمهور اسلامی ایران نیز براساس چنین انگاره‌هایی است که از جامعه ایران درخواست کرده که تا پایان سال ۱۳۹۸ خویشتنداری بیشتری در ارتباط با شرایط اقتصادی خود داشته باشند. چنین وضعیتی به مفهوم آن است که ایران تلاش دارد تا زمینه حل مشکلات سیاسی دوجانبه و چندجانبه را فراهم سازد.

تحقق این امر از طریق سیاست‌گذاری مصالحه راهبردی انجام خواهد شد. ویژگی اصلی سیاست‌گذاری مصالحه راهبردی آن است که ساز و کارهای لازم برای نیل به توافق،‌ به حداقل رساندن تهدیدات و گسترش فضای مشارکت جمعی به وجود آید. طبیعی است که چنین فرآیندی منجر به امتیاز‌های محدود برای ایران خواهد شد. در حالی که ماهیت، روند و شدت تحریم‌های اعمال‌شده به گونه فزاینده تشدید خواهد شد. در چنین شرایطی ایران ناچار خواهد بود تا از الگوی همکاری محدود و کنترل‌شده اقتصادی با سایر کشورها به ‌ویژه واحدهای اروپایی، روسیه و چین استفاده کند.

🔴 ادامه دارد...

🎯کانال دانش سیاست👇👇👇
@policypaper