🌐 نگاهی کلی به تاریخچه علم جامعه شناسی

🌐 نگاهی کلی به تاریخچه علم جامعه شناسی

🔺علم جامعه شناسی توسط اگوست کنت که به عنوان پدر این علم شناخته می شود معرفی شد. عوامل متعددی در ظهور این علم نوپا نقش داشتند که در ادامه به آنها خواهیم پرداخت.

💎 یک رشته طولانی از انقلاب های سیاسی که بدنبال انقلاب فرانسه در سال 1789 پدیدارشدند و در سراسر سده نوزدهم ادامه داشتند، به عنوان مهمترین عوامل در پیدایش نظریه پردازی های جامعه شناسی بودند.

⚡️دگرگونی های سریع اجتماعی وآشوبهای ناشی از این انقلاب ها در جهت گیری نظریه های جامعه شناسی تاثیر زیادی داشت و اغلب جامعه شناسان در این دوره تاکید برحفظ نظم اجتماعی داشتند زیرا وضعیت آشفته پس از انقلاب ها آنها را به واکنش در مقابل این نابسانی های اجتماعی ترغیب می کرد.

⚡️پایه های فکری مکتب کارکردگرایی که یکی از مکاتب فکری اصلی جامعه شناسی است در این دوران پی ریزی شده است.


💎 شکل گیری نظریه های جامعه شناسی مارکسیسیتی با واکنش کارل مارکس در برابر پیامدهای ناشی از نظام سرمایه داری آغاز شد.

⚡️بدنبال انقلاب صنعتی جهان غربی از یک نظام غالبا کشاورزی به یک نظام کاملا صنعتی دگرگون شده بود. شمار انبوهی از مردم مزارع و کار کشاورزی را ترک کرده و به کارهای صنعتی در کارخانه های نوپدید روی آورده بودند.

⚡️ نظام صنعتی و نظام سرمایه داری پیامدهای اجتماعی بدنبال داشت. از جمله پیامد های ناشی از انقلاب صنعتی و نظام سرمایه داری، بوجود آمدن دیوانسالاری اقتصادی و ظهور جنبش های کارگری بود.

⚡️پایه های نظری مکتب تضاد که یکی دیگر از سه مکتب اصلی جامعه شناسی است در این دوران پی ریزی شد.


💎درنتیجه انقلاب صنعتی شمار زیادی از مردم در سده نوزدهم و بیستم از خانه های روستایی به محیط های شهری سرازیر شدند.این مهاجرت انبوه به دلیل مشاغلی بود که نظام صنعتی در مناطق شهری ایجاد کرده بود.

⚡️سازگاری با محیط شهری و گسترش شهرها موجب بروز مسائلی درحوزه زندگی شهری شده بود که جامعه شناسان را ترغیب می کرد به این مسائل بپردازند وتوجه جامعه شناسان اولیه از جمله ماکس وبر و گئورک زیمل به ماهیت زندگی شهری و مسائل آن جلب شد.

⚡️پایه های نظری سومین مکتب اصلی جامعه شناسی یعنی مکتب كنش متقابل نمادين در این دوران پی ریزی شد.


🔴 مکاتب جامعه شناسی:

🔺تعريف مكتب: مكتب در درون خود چند نظريه را جاي مي‌دهد، در مكتب صاحبنظران مختلف داراي نظرياتي هستند كه اين نظريات استخوان ‌بندي و بنيادهاي مشابهي دارند.

⚡️ در جامعه‌شناسي سه مكتب اصلي داريم كه عبارتند از:

۱- مکتب كاركردگرايي يا فونكسيوناليسم
۲- مكتب تضاد
۳- مكتب كنش متقابل نمادين


1⃣ مكتب كاركردگرايي:

🔺بنياد مشترك اين ديدگاه بر آن است كه هر پديده‌اي در جامعه داراي يك كاركرد خاصي است كه موجوديت آن را در پي دارد. يعني هر پديده اعم از نهاد يا سازمان و ... بخشي از نيازهاي افراد جامعه را فراهم مي‌سازد. پرچمدار اين مكتب اگوسنت كنت است اما اميل دوركيم اين مكتب را تكميل نموده است.


2⃣مكتب تضــاد:

🔺در هر جامعه دو طبقه وجود دارد: طبقه مسلط و طبقه تحت سلطه. آنها معتقدند كه پديده‌هاي اجتماعي جامعه را طبقه مسلط به منظور تأمين منافع خود بوجود آورده و به واسطه اين پديده‌ها زمينه‌هاي استثمار طبقه تحت سلطه را ايجاد مي‌كند. از پرچمدار اين مكتب مي‌توان كارل ماركس را نام برد.


3⃣مكتب كنش متقابل

🔺اين مكتب اعتقاد دارد؛ در اثر ارتباط بين افراد با يكديگر يا ارتباط ساختارها با يكديگر و يا ارتباط بين افراد و ساختارها، پديده‌هاي اجتماعي شكل گرفته و اين پديده‌هاي اجتماعي در ادامه شرايط ايجاد ارتباطات جديد و متنوع را سبب مي‌گردد.

🎯کانال دانش سیاست👇👇👇
@policypaper