در تجسم دو شهر، اورشلیم (شهر خدا) و بابل (شهرمشرکان)، اورشلیم جایگاه امتی از نژادها، زبان‌ها و نقاط گوناگون جهان که همگی معتقد به

در تجسم دو شهر، اورشليم (شهر خدا) و بابل (شهرمشركان)، اورشليم جايگاه امتي از نژادها، زبان ها و نقاط گوناگون جهان كه همگي معتقد به خدا و مومن و عامل تعاليم مسيح براي هدفي مشترك با هم همكاري مي كنند. آنچه تاثير بسياري در آينده اروپا گذاشت ايده برقراري دولتي خدايي زير نظر كليسا بود. در واقع قرار گرفتن قدرت در دستان كليسا و كمك به تطهير نواده گناه نخستين. عامل ديگر در نگارش شهر خدا، تضعيف امپراتوري و شكست از بربرها بود كه باعث بدبيني نسبت به مسيحيت در ميان روميان شد. اما اسقف آفريقايي علت ضعف را در دين و كردار گذشته روميان مي دانست.

اخلاق
سعادت بايد هدف اصلي اخلاق باشد و سعادت چيزي نيست جز شناخت خدا و تلاش براي شناخت او. انسان به خودي خود براي سعادتمند شدن نابسنده است و مانند شناخت نياز به مدد گرفتن از خدا دارد. زيرا اراده آزاد انسان تمايل به آفريدن شر دارد. انسان، آزاد اما مكلف است. آگوستينوس بشر را صاحب فطرتي مي پندارد كه به سمت خدا ميل مي كند، مشروط بر اينكه اراده او زنجير شود تا «مشيت شخصي»اش به سعادت منتهي شود. اگر چه برخلاف نوافلاطونيان مشيت را امري شخصي مي انگاشت اما معتقد به گناهي عمومي در ميان بشر بود. همچنين او ذات بشر را پس از ارتكاب گناه نخستين خبيث مي دانست كه جز با غسل تعميد و عنايت خدا پاك نمي شود. او حتي كودكاني را كه بدون غسل تعميد مي مردند گرفتار عذاب و نفرين مي دانست.
آگوستينوس يكي از آباي كليسا محسوب مي شود و داراي نقش مهمي در حوزه كلام مسيحي تا به امروز است. او با آثار بسياري كه از خود بر جاي گذاشت تا قرن ها در مركز بحث و تفسيرهاي مسيحيان در قرون وسطي بود. فهم درست و دقيق از فلسفه غرب بدون اطلاع از سير انديشه در تمامي ادوار آن دشوار است. هر چند قرون وسطي دوره حضيض انديشه نسبت به پيش و پس از آن است اما در اين دوره هم انديشيدن به كلي تعطيل نشد بلكه در مسيري بي حاصل و گرفتار در پيچ و خم هاي بحث هاي كلامي قرار گرفت. آگوستينوس در اين دوره همواره تاثيرگذار بوده و از اين رو اطلاعي اجمالي از انديشه او، مفيد است.


🎯کانال دانش سیاست👇👇👇
@policypaper