گامی به سوی دوستی و زندگی متعالی شهروندی در جامعه ایرانی با رعایت قوانین و مقررات دولت ج. ا. ایران
ادوارد مورداک مردی بود که در سالهای قرن نوزدهم در انگلستان زندگی میکرد و عجیب بودن او برای داشتن دو صورت بود!
ادوارد مورداک مردی بود که در سال های قرن نوزدهم در انگلستان زندگی می کرد و عجیب بودن او برای داشتن دو صورت بود!
صورت دوم مورداک نه میتوانست صحبت کند و نه چیزی بخورد، اما در نهایت شگفتی میتوانست بخندد یا گریه کند و همیشه همراه او بود.
ادوارد که جوانی ۲۰ ساله بود، به هیچعنوان مانند همسنوسالهایش نمیتوانست خوش باشد و از زندگیاش لذت ببرد چرا که کمتر کسی حاضر به دوستی با مورداک بود و وی همیشه در تنهایی به سر میبرد. کودکان با دیدن او می ترسیدند و مردم کوچه و خیابان هم تمایلی به صحبت با او نداشتند. با رسیدن شب وقتی همه به خواب فرو میرفتند، همیشه از اتاق مورداک صدای نجواهای عجیبی به گوش میرسید. مورداک کاملاً در خواب بود و با نجواهایی که از پشتسرش میآمد از خواب میپرید، این صدا از دهان صورت دوم مورداک خارج میشد. هرشب، صورت دوم جملات عجیبی می گفت!
مورداک ثروتمند بود و برای جدا کردن صورت دوم خود مشکل مالی نداشت و تصمیم گرفت شر صورت مزاحم را کم کند اما پزشکان نپدیرفتند. یک بار هم سعی کرد با یادگیری موسیقی آن را فراموش کند اما مشکل باقی بود تا اینکه در ۲۳ سالگی خودکشی کرد.
@politicalculture