روزی در جایی می‌خواندم که شیطان، حضرت مسیح را به بالای برج اورشلیم برد و گفت: اگر تو وابسته و عزیز خدایی، از این بالا بپر تا خدای

روزی در جايی می‌خواندم كه شيطان، حضرت مسيح را به بالای برج اورشليم برد و گفت: اگر تو وابسته و عزيز خدايی، از اين بالا بپر تا خدای تو، تو را نجات دهد! مسيح آرام آرام شروع به پايين آمدن از برج كرد. شيطان پرسيد، چه شد؟ به خدايت اعتماد نداری؟!
مسيح پاسخ گفت: مكتوب است كه تا زمانی که ميتواني از طريق عقلت عاقبت کاری را بفهمی، خدايت را امتحان نكن!
هميشه اين حكايت برای من يادآور بیداری عقلانيت در زندگی روزمره بوده است و هيچوقت خوف نكردم. تا آنجا كه می‌توانم برای هر كاری سر به آسمان نگيرم و استمداد نطلبم چون او بزرگترين یاری‌اش را كه عقلانيت است، قبلا هديه داده است. نکته جالب متن فوق اینجاست که بزرگترین موهبت الهی که عقل است را نمی‌بینیم و باز دنبال معجزات دیگر هستیم. اگر از این نعمت بهتر استفاده کنیم خودش شروع خیلی از معجزات الهی خواهد بود...

@politicalculture