📃 آسیب‌های سازمان‌های بین المللی.. 📝هادی حق پرست. کارشناس ارشد روابط بین الملل

📃 آسیب های سازمان های بین المللی

📝هادی حق پرست
کارشناس ارشد روابط بین الملل

از یک سو در جهان امروز دولت ها به تنهایی نمی توانند سیاستی را اتخاذ و پیش ببرند وبه همکاری، همیاری و همسویی سایر دولت ها را در اجرای اهداف خود نیازمنداند. پس سازمان های بین المللی وسیله و ابزاری مناسب برای تامین منافع کشورها محسوب می شود. برای ایفای نقش فعال و پویا در سازمان های بین المللی می بایست رویکردی چند جانبه در سیاست خارجی داشت.

از دیگر سو چند جانبه گرایی گزینه ای گریز ناپذیر در جهان کنونی است که سازمان های بین المللی حاکمیت دولت ها را هر روز بیشتر تضعیف می کنند. چند جانبه گرایی به نظامی اشاره دارد که در آن دولت ها به صورت گروهی و از طریق مذاکره در چارچوب سازمان های بین المللی عمل می کنند. چندجانبه گرایان معتقداند که دولت ها هنوز هم در برخی اوقات به تنهایی عمل می کنند اما این موضوع یک استثنا در رفتار دولت ها تبدیل شده است(paul wapener:1996).

نمونه بارز چندجانبه گرایی تشکیل اتحادیه اروپاست، که نوعی از حاکمیت جدید را در 27 کشور رقم زده است. این 27 کشور با بازار تجاری مشترک، نظام قانون گذاری و سیاست خارجی و سیاست های زیست محیطی مشترک برخوردار اند. در چندجانبه گرایی همه دولت ها فارغ از جمعیت، وسعت سرزمینی و قدرت اقتصادی و سیاسی خود یک رای در وضع قواعد و همکاری دارند. به تعبیری دیپلماسی چندجانبه گرا دموکراتیک تر و قابل انتخاب تر از دیپلماسی تک یا دو جانبه است.

سازمان بین المللی یک واحد حقوقی است، متشکل از دولت ها برای وصول به هدف معین و دارای اراده آزاد است که از طریق ارکان خاص و دائمی خود بیان کند(کایر، فیلیپ:1964). در ایران بعضی که گاه در دستگاه سیاست خارجی کشور و مراکز تحقیقات روابط بین الملل نیز حضور دارند، با شوقی عجیب که گویی کشفی تازه کرده باشند در رابطه نهادهای بین المللی چون سازمان ملل می گویند که سازمان ملل در مقاطع‌ای حامی منافع کشورها و قدرت های بزرگ بوده است. در صورتی که چنین چیزی کاملا بدیهی است و با مطالعه و بررسی سطحی سازمان ملل متحد و همه سازمان های بین المللی خواهیم فهمید که برای منافع تعدادی از کشورها تاسیس شده است. درست است که ملل متحد متفاوت از دیگر سازمان هاست، اما با این حال در منشور سازمان ملل که در بدو فعالیت آن مورد تصویب کشورها در سانفرانسیسکو قرار گرفت تمایزاتی قابل مشاهده است و در ساختار اجرایی ملل متحد نیز نارسایی هایی موجب استثنا قائل شدن برای ابر قدرت ها و نفوذ و ایفای نقش آنها در جهت منافع خود شده است. حتی عده ای بر این باوراند که دوام سازمان ملل و دچار نشدن آن به سرنوشت جامعه ملل همین تمایزاتی چون حق وتو به کشورهای پیروز جنگ جهانی دوم و از آن مهم تر حضور قدرت هایی چون آمریکا و روسیه است که توانسته خوی درندگی و تجاوز آنها را با حفظ منافع و اهرم تاثیرگذاری کنترل کند.

لذا برای روشن شدن موضوع بعضی از این نارسایی ها و نواقص سازمان ملل را در ادامه ذکر می کنیم:

1.اولین امتیاز برای کشور ایالات متحده، وجود سازمان ملل متحد در خاک این کشور است.

2. پابستگی و وابستگی سازمان تجارت جهانی به اتحادیه اروپا و امریکا به دلیل اعتبار و نقش آنها در تجارت بین الملل که خود موجب امتیاز برای این دو کشور است و آنها را صاحب نفوذ در قواعد سازمان می کند.

3.در صندوق بین المللی پول هر عضو دارای سهمیه ای است که بر اساس حق برداشت مخصوص عنوان می شود و سهمیه هر عضو نیز معادل عضویت آن در صندوق است. آمریکا 4/17 درصد کل آراء را به خود اختصاص داده که از این جهت نقش اساسی در تصویب یا عدم تصویب تصمیمات دارد.

4.در تصمیم گیری قطعنامه های شورای امنیت پنج عضو دائم شورا که شامل امریکا، انگلستان، روسیه، فرانسه و چین دارای حق وتو هستند که با هر قطعنامه خلاف منافع خود مخالفت کنند.

5.شورای امنیت به دلیل آنکه فاقد توانایی و نیروی انسانی نظامی است، برای اجرای قطعنامه ها متوسل به نیروی نظامی کشورهای عضو می شود و نیروی نظامی فعال در منطقه به ظاهر مجری شورای امنیت ملل متحد، اما در واقع نماینده کشور خود است.

6. اقتصاد دانانی که به عنوان یک پژوهشگر در صندوق بین المللی پول فعالیت و حقوق خود را در یافت می کنند، گزارش عملکرد را به سازمان ارائه و نسبت به فعالیت خود به آن پاسخگو هستند. در مقابل یک عضو شورای حکام صندوق بین المللی پول نماینده دولت خود و همچنین نماینده منافع آن کشور در سیاست گذاری های صندوق بوده و به دولت خود پاسخگو است(ساموئل جی.بارکین:1382).


•●[I➣ @politickaraj