شناخت مفاهیم سیاست به بیان ساده. مفاهیم سیاسی را بهتر بشناسیم تا پخته و منطقی اظهارنظر کنیم این کانال هوادار هیچ جناح،حزب و گروهی نیست انتشار مطالب به معنای تایید آنها نیست ارتباط با ادمین: @politico_admin .
✴️☸ سخنی در باب ظریف، راکب کمیت لنگ دیپلماسی در بلد انقلابی
✴️☸ سخنی در باب ظریف، راکب کُمیت لنگ دیپلماسی در بَلَد انقلابی
✍️سهند ایرانمهر
۱- در مجموع گمان نمیکنم در هیچجای جهان به اندازه ایران، وزرای خارجه بدعاقبت، وجود داشته باشد از عاقبت خلعتبری و بازرگان و بنیصدر و رجایی (سه مورد اخیر سرپرست) وقطب زاده و ابراهیم یزدی و میرحسین موسوی و متکی گرفته تا این آخری ظریف. پس از این منظر اتفاق عجیبی نیفتاده و استعفاء، آبرومندانهترین کار ممکن برای سرنوشت محتوم یک وزیرخارجه ایرانی بود.
۲-« ظریف»ی که ما میشناختیم؛ ظریف دورانی بود که آنسوی آب، اوبامای دموکرات قائل به مذاکره و رمانتیسم سیاسی بود و این سو، حسن روحانی که حالا فهمیدهایم آن مقدار جسارتی که آن روزها داشت همگی از چراغ سبزی بود که نشانش دادهاند وگرنه روحانی واقعی همین تمثال بیروحی است که حالا آیینهدق است.در چنان روزگاری پیداست که«ظریف بودن»به کار میآمد و وقتی همه این معادلات عوض شد از ظریف چیزی باقی نمانده بود. ظریف نرفت، آب شد.
۳_ برای من از روزی که عالیترین مقام نظام گفت :« من دیپلمات نیستم، انقلابیام» این پرسش اساسی مطرح بود که ظریف، چگونه میخواهد سنت تکنوکراسی و علم دیپلماسی را حفظ کند و چگونه میشود در نظامی که انقلابی بودن بر دیپلمات بودن ارجحیت دارد، متصدی امر دیپلماسی با التزام به منویات سطوح عالی نظام بود؟ از این منظر بیشتر تاخیر ظریف برایم عجیب بود تا تعجیل او در استعفاء.
۴- ظریف به جز بدبیاری ترامپ و تناقض شادمانی دلواپسان از عهدشکنی در حق برجام به خوبی دریافته بود که با اما و اگرهای شورای نگهبان و مجمع تشخیص مصلحت در باب FATF دیگر نقطه مشترکی برای هیچگونه گفتگو باقی نمیماند، علی لاریجانی و ماجرای کرج، شاهد مثال خوبی برای ارزیابی وزیرخارجهای بود که مثل سایر وزرای خارجه از اردشیر زاهدی تا خلعتبری شعارشان این بوده که ساختار یا جنس حاکمیت مهم نیست، مهم تامین منافع کشور است که صرفنظر از جنس ساختار قابل حصول است. این نگاه البته بارها آزموده شده است و ظریف اولین نتیجه آن نیست.
۵ - ظریف حتا سرمایه اجتماعی را که زمانی تمام قد حامی خود میدید، از دست داده بود سخنان او با ناآگاهی یا شاید به دلیل غیرعادی بودن فضای حاکم بر اذهان مردم مستاصل از فشار اقتصادی، بازتابهای بدی داشت و دامنه اختیارات او حتا آنقدر نبود که با اظهارات مثبت در حق بازیکنان منتقد فوتبالیست بتواند مانع احضار آنان شود.
۶- نوجوان بودم اما روزی را که ادواردشواردنادزه وزیرخارجه شوروی استعفاء کرد، خوب به یاد دارم. آن استعفاء در زمانه تعیینکنندهای رخ داد و به مثابه نقطه تعیین کنندهای در ناکامی یک نگاه و آغاز یک تحول قلمداد شد. شواردنادزه اواخر کار البته دوباره بازگشت اما دیگر برای تحقق ایدههاش دیر شده بود. خام نیستم که همه حوادث تاریخ را از یک جنس بدانم اما استعفای ظریف بیشک تیرخلاص به گفتمان مبتنی بر مذاکره و دیپلماسی بود.
۷- سخن آخرم از یککتاب است:
رابرت . ایچ جکسون(Robert H. Jackson) طی سخنرانی بیپرده اش در دادگاه نورمبرگ توصیفش از ساختار سیاسی آلمان زمان جنگ را برپایه دو دولت همزمان بنا کرده بود:«دولت عادی و دولت ممتاز».
🔸وظیفه دولت عادی رسیدگی به امور روزمره است اما این دولت ممتاز است که در دیگر نهادها، دست بالا را در امور سیاسی دارد. گهگاه دولت ممتاز و عادی، اصطکاکهایی نیز با هم خواهند داشت به نحویکه گاه دو شخصیت به ظاهر وفادار به ساختار، متحد الشکل و ملتزم ، به طرز غیر قابل درکی با یکدیگر اختلاف نظر و حتا درگیری لفظی پیدا میکنند اما این تصور تنها از یک دولت عادی ساده اندیش برمیآید که تعارضش یا دولت ممتاز جلوههای دموکراتیکی از اختلاف نظر است. این اصطکاکها، امری است که عامدانه از سوی قدرت برتر یا حزب تشویق میشود تا از یک سو دولت ممتاز یا دولت عادی دیدگاه قدرت برتر را فراموش نکند و خود را تصمیم گیر اصلی نپندارد و از سوی دیگر نزاع و درگیری بینتیجه دو دولت زمینه را برای ورود معجزه آسای قدرت برتر فراهم کند. بر این اساس ساختار در اینگونه موارد، ساختاری بیشکل است، قدرت در این ساختار در خفاست اما مسوولیت برعهده نهادی بی اختیار است.
🔸«تداخل وظایف» بخش دیگری از خصلت این نوع از ساختارهاست. برای مثال، در خارج از آلمان همه میدانند که چه بر سر وزارت خارجه قدیمی آلمان آمد. حزب غالب دست به ترکیب کارکنان این وزارتخانه نزد و آن رامنحل نکرد. وظیفه وزارت امور خارجه آن بود که به خاطر ناکامی ها آماج توهین نمایندگان مجلس قرار بگیرد اما نهادی که عملا حضور مقتدرانه ای در خارج از کشور داشت، وزارت خارجه و دیپلماتهایش نبودند، نهادی بود که در"یواخیم فون ربینتروپ" تجسم یافته بود.
✅ #سیاست_شناسی
@politicology