☸❇️ دستکاری در نظام سیاسی «باید» با نظر مردم باشد! یا نباید؟. ✍ رضا میرزایی

☸❇️ دستکاری در نظام سیاسی «باید» با نظر مردم باشد! یا نباید؟
✍ رضا میرزایی

🔸بسیاری از اندیشمندان علوم سیاسی معتقدند نظام های حکومتی از همان ابتدای شکل گیری(حتی قبل از روح القوانین منتسکیو) ، گونه های مختلفی از تفکیک و تجزیه قدرت و مشروعیت را تجربه کرده اند، و البته نظریه بارون دومنتسکیو در قرن هجدهم بود که به عنوان یک مدل تفکیک قوای سه گانه مبنایی بر مطالعات سیاسی در این حوزه گشت.به نظر میرسد، و البته به احتمال بالا جوهره چنین تفکیک سه قوه حاکمیتی (بر اساس نظر بارون) ، پیشگیری از تمرکز قدرت بوده است. گرچه در تاریخ معاصر تمرکز قدرت سابقه تحول را داشته است، اما چنین سبقه ای نمی تواند مبنای کاری اصولی تلقی شود! ، و البته عمومیت پذیر نیست...
🔸اصولا تمرکز قدرت، و هژمونیک شدن بسته به منشا آن (چه زمانی؟ چه جائی؟ چه کسی؟ چه گروهی؟ با چه نیاتی؟...) ، می تواند بسته به اینها خیر آور یا شرآور شود! البته فضای موجود یا پس زمینه هم مهم است، و عامل مهم تاثیر گذار است، با اینحال اگر تمرکز نسبی قدرت هم وجود داشته باشد، دستکاری در نظام سیاسی می تواند وضعیتی مصادره آمیز بر خود گیرد. در نگاه مقابل هم وضعیتی خاص وجود دارد، یعنی اگر تمرکز قدرت در حال از دست رفتن باشد، به بهانه توزیع قدرت! ، یا حتی اصلاح اشتباهات گذشته دستکاری در نظام سیاسی پیش کشیده شده، و اصطلاحا بدل زده شود!
و البته دیدگاه های خوشبیانه هم وجود دارد، و منظور بیشتر نشان دادن حساسیت دستکاری در نظام سیاسی است. به عنوان نمونه در هر جامعه ای طرفنظر از مدل اصلاحاتی (که معمولا از بالا به پائین است!) ، حکومت ها با مشکلاتی در سایر حوزه های متصل مواجه شده که وضعیتی انسداد آمیز (بطور نسبی) را شکل می دهد، و بنابراین نیازمند تغییرات لازم برای حرکت خواهد شد. البته توسعه مطالبات مردمی، تجربه های ناموفق ، آینده نگری(مثلا احتمال بالای عدم شرکت مردم در یک نظام ریاستی در دوره آتی و به مخاطره کشیده شدن مشروعیت) ، ...و البته موضوعاتی از این دست نیز مطرح است...

🔸اما اینکه می گوئیم موضوع با نظر مردم باشد! ، نیازمند واکاوی بیشتر است، مضافا شرایط نسبی یا مطلق اقتدار گونه یا تمامیت خواهانه (بعنوان پس زمینه موجود) ، اگر باشد؟، در این حالت پیش بینی «پیش آگهی بد!» در دستکاری نظام سیاسی ، چندان بدور از ذهن نخواهد بود. این به آن معنی است، نظامی که در حال حاضر حقوق مردم را رعایت نمی نماید، پس دستکاری نظام سیاسی اش هم بر همین انطباق خواهد بود (بدل زدن در سیاست هم که کاری ندارد!) و تضمین کننده نیست، و البته در برابر آن ، ممکن است نظام شکسته شدن عدم رعایت حقوق مردم را مبنای تصمیم گیری در تغییر نظام سیاسی با هدف توسعه حقوق در دستور کار قرار دهد.

🔸تجربه تاریخی می گوید معمولا مصادره نظام سیاسی چندان واضح نبوده است، و در سطوح اجرایی انعقاد آن بواسطه نقش ها و تاثیرات محیطی ... به انحرافی اجبارانه کشیده شده است. یکی از این تاثیرات محیطی عدم آمادگی بوده است! (کار با سرعت و در شرایط خاص نهایی شده است!) . بنابراین محیط باید مهیا شود تا دستکاری نظام سیاسی نتیجه بخش همگانی باشد، و برای آن توجه به تضارب آرا مقدمه خوبی می تواند باشد ، که باید علنی شود! تا مردم در جریان کار قرار گیرند و بتوانند بر تفاوت ها، مزیتها، نقاط قوت و ضعف موضوعات آگاهی لازم را بیابند، در این حالت است که گرفتاری های نقطه شروع چنین تغییری بهتر تحمل شده و احتمال ماندگاری تغییر به خوبی پشتیبانی خواهد شد. تاکید بر این موضوع مهم است که روندهای چنین تغییری نبایستی نزدیک به بازی های سیاسی انتخاباتی باشد! ، و البته نزدیک به جامعه علمی (وضعیتی روشمند) باشد، یعنی به صرف یک موضوع حکومتی یا سیاسی بخش های تاثیر گذار و تضمین کننده حذف نشود. (وضعیت سلبی)

🔸البته تغییر نظام سیاسی از ریاستی به پارلمانی و یا یک مدل ترکیبی، یک زیر مجموعه از نظام سیاسی ما محسوب شده و بنابراین ارتباطات مجموعه ها (از لحاظ قدرت، تاثیرگذاری/پذیری،و...) نیز مهم تلقی می شود....تعریف مسئله نیز مهم است! مشکل ما در نظام سیاسی فعلی چیست؟ آیا چالش اصلی ما در جای دیگری قرار ندارد؟
و البته سوالاتی دیگر....
چند نفر از ما (مردم و حتی تحصیل کردگان) #نظام_پارلمانی و #نظام_ریاستی را خوب می شناسیم؟...


✅ #سیاست_شناسی
@politicology