🌾🌿🌾 …خدایا تو خدایی نه بازرگان.. بحقیقت برو و بگو آمدم،. اگر گفتند اینجا چرا آمدے؟

🌾🌿🌾


خدایا تو خدایی نه بازرگان

بحقیقت برو و بگو آمـدم،
اگر گفتند اینجا چرا آمدے؟
بگو به ڪجا روم و به ڪدام در رو ڪنم
●این ره است و دیگر دوم ره نیست
●این دَرست و دیگر دوم دَر نیست

اگر گفتند:
به اذن ڪی آمدے؟
بگـــو
شنیدم بر ضیافتخانه فیض, نوالت منع نیست؛ در گشاده است و صلا در داده, خــوان انداخته.

اگر گفتند: تا به حال ڪجا بودے؟
بگو راه گــ‌ـم ڪرده بودم.😔

اگر گفتند چی آوردے؟
بگو:
اولا: دل شڪسته ڪه از شما نقل است:
/در ڪوے ما شڪسته دلے مےخرند و بس
/بازار خود فروشے از آن سوے دیگر است
و ثانیــــا:
\جز ندارے نبود مایه دارائے من
\طمع بخششم از درگه سلطانِ من است
و ثالثـــا:
الهــی آفریدے رایگان،
روزے دادے رایگان،
بیامرز رایگان،
تــــو خدایی نــه بازرگان.

اگر گفتند برونش ڪنید
بگــــو:
□نمےروم ز دیار شما به ڪشور دیگر
□برون ڪنید از این در, در آیم از در دیگر

اگر گفتند این جرئت را از ڪه آموختے بگــــــــــو از حلــــــــــم شما.

اگر گفتند قابلیت استفاضه ندارے,
بگـــو
قابلیت را هم شما افاضه مےفرمایید.

باز اگر از تو اعراض نمودند بگو:
↯↯
به و الله و به بالله و به تالله
بحق آیه نصر من الله
ڪه مو از دامنت دست بر ندیرم
اگر ڪشته شوم الحڪم لله

اگر گفتند: مذنبی؛
بگــو: شنیدم شما غفــارید.
ثانیا: مَلڪ نیستم. آدم زاده ام.

ثالـــثا:
ناڪرده گنه در این جهان
ڪیست بگو
آن ڪس ڪه گنه نڪرده و
زیست بگو
من بد ڪنم و تو بد مڪافات ڪنی
پس فرق میان من و تو چیست بگو

اگر گفتند: این حرفها را از ڪجا یاد گرفتی
بگـــو:
بلبل از فیضِ گُل آموخت سخن ور نه نبود
اینهمه قول و غزل تعبیه در منقارش

اگر گفتند: چه مےخواهی بگـــو:

جز تــو مارا هواے دیگر نیست
جز لقاے تــو هیچ در سر نیست☘

📚هزار و یڪ نڪته,
🖋 #حسن_حسن‌زاده‌آملی


@rahe_aseman
🌾🌿