مرجع محتوای تخصصی مطالعات اجتماعی دین: نشستها، همایش ها، پایان نامه ها، معرفی کتاب، مقالات، پژوهشها و یادداشتهای تحلیلی. اطلاع رسانی، تبادل و دریافت مطلب: مریم محمدی اکمل @maryam_mohamadiakmal
🔻کلیتی به نام «سنت شیعی» وجود ندارد🔻.. ✍آرمان ذاکری.. 💭 گزیدهای از متن:
🔻کلیتی به نام «سنت شیعی» وجود ندارد🔻
✍آرمان ذاکری
💭 گزیدهای از متن:
🔷در فرانسه به صورت مشخص یک جریان مطالعات «کُربنی» وجود دارد که تحت تاثیر هانری کربن شکل گرفته و تاکنون هم ادامه دارد و یکی از منابع اصلی معرفی تشیع به جامعه فرانسه و حتی اروپا است. در سالهای دهه بیست و سی هانری کربن به ایران میآید، پروژه «پدیدارشناسی تشیع» خود را آغاز و نشر آثار فلسفی ایران را پیگیری میکند. کتاب «اسلام ایرانی» را مینویسد و روایتی از تشیع را که بیشتر متمرکز بر وجوه «باطنی» تشیع است، به جامعه فرانسه معرفی میکند. با منتقل شدن این مباحث به جامعه فرانسه، یک جریان شیعهشناسی در آنجا شکل میگیرد که تا امروز هم توسط شاگردان او از جمله کریستین ژامبه و امیرمعزی زنده است.
🔶سنت پدیدار شناسی فکر میکرد که در سنت شیعی پاسخی برای مساله معنایی یافته که بخصوص بعد از جنگ جهانی دوم در اروپا به صورت بسیار جدی مطرح بود. چون جنگ جهانی دوم نقطه عطفی برای کل فضای فرهنگی اروپاست. به این دلیل که آنطور که گفتهاند «ابتذال شر»، خود را نشان میدهد، تمام منابع معرفتی دچار عدم اعتبار میشوند، پروندهها هویدا میشود، همکاری جریانات مختلف با نازیسم آشکار میشود و در نتیجه مساله معنا به صورت جدی خود را نشان میدهد. در چنین فضایی امثال کربن که شاگرد هایدگر، متاثر از او و اولین مترجم آثار هایدگر به زبان فرانسه بودند، با تفاوتهایی پروژه هایدگر را یک گام دیگر به پیش بردند. این افراد در تداوم سنت غربی خود، با تشیع ارتباط برقرار کردند.
🔷زمینه ایرانی و اسلامی کاملا با زمینه اروپایی متفاوت بود. زمینهای که در آن مدرنیته به شدتی که در اروپا ظهور پیدا کرده بود، پیدا نشده بود، اتفاقا دین در صحنه اجتماع حضور داشت، زمینه فرهنگی دینی مردم کاملا قوی، اقتدار مراجع دینی کاملا برقرار و مشروعیت آنها موضوع پرسش جدی قرار نگرفته بود. در چنین شرایطی، یک دین اجتماعی به وجود آمد که در صحنه اجتماع و سیاست کنش آفرین شد و با غرب هم دچار چالش شد. آنچه باعث شد در شاخه دیگری که شاخه جامعهشناسی باشد، به مطالعات اجتماعی تشیع توجه شود و اشخاص مختلفی برخلاف پروژه کربن بر وجوه جامعهشناختی تشیع دست بگذارند، این حضور و بروز سیاسی -اجتماعی بود. این حضور و بروز سیاسی –اجتماعی اصلا با آن تصویر باطنی و عرفانی تشیع قابل مقایسه نبود، حضور و ظهوری که هنوز هم ادامه دارد.
🔶جریان مطالعات شیعی در فرانسه دارای تفاوتهای جدی با رویکرد ما در «جامعهشناسی تشیع» است. جریان متاثر از کربن، به هیچ عنوان به دنبال نگاه تاریخی و عینی (آبژکتیو) که ویژگی عمده «جامعهشناسی» است، نیستند. اما به هر حال یکی از جریانات بسیار مهمی هستند که تشیع نخستین بار به واسطه آنها به جامعه فرانسه معرفی شد. در ایران، اما بحثها بیشتر بر روی هانری کربن متمرکز است و کمتر اشارهای به استاد او لویی ماسینیون و همچنین شاگردان و پیروان کربن همچون امیرمعزی و کریستین ژامبه میشود و تفاوتها و شباهتهای به خصوص ماسینیون با پروژه کربن چندان موضوع بحث نبوده است.
🔷آنچه مسلم است اینکه مطالعات جامعهشناختی در مورد تشیع، در حال گسترش بیسابقهای است و متاسفانه همچنان ما، در این حوزه مشارکت جدی نداریم و بیشتر مصرفکنندهایم و حتی فرهنگ خودمان را هم از طریق ترجمه آثار متفکران دیگر کشورها میشناسیم. پروژه جامعهشناسی تشیع گامی برای رفع این نقاط ضعف است.
🔶کلیتی که امروز به نام سنت شیعی، یا تشیع، گاه به ما عرضه میشود و به عنوان وحدتی در برابر غرب، روشنفکری یا هر چیز دیگری قرار میگیرد، در واقعیت تاریخی سنت وجود ندارد. زمانی که از سنت در حوزههای مختلف پرسش میکنیم، مشاهده میشود که چنین کلی وجود تاریخی ندارد. سنت در اثر پرسشی که با ابزارهای علومانسانی از آن میشود به اجزای خود تجزیه میشود. علتی که من عنوان کار را «مواجهه با علوم اجتماعی در متن سنتهای شیعی» گذاشتم دقیقا همین است. به دلیل این که در تاریخ، تنها یک تشیع وجود نداشته و ما سنتهای مختلف شیعی داشتهایم که در دوران درخشان ما با هم گفتوگو و در دوران انحطاط همدیگر را تکفیر میکردند.
⬅️ متن کامل مصاحبه در سایت گروه مطالعاتی
🔰منبع:کانال گروه مطالعاتی «جامعهشناسی تشیع»
@religionandsociety