مرجع محتوای تخصصی مطالعات اجتماعی دین: نشستها، همایش ها، پایان نامه ها، معرفی کتاب، مقالات، پژوهشها و یادداشتهای تحلیلی. اطلاع رسانی، تبادل و دریافت مطلب: مریم محمدی اکمل @maryam_mohamadiakmal
️اسلام و محدودسازی آزادی بشری: بررسی انتقادی آرای بهشتی.. حسن محدثی گیلوایی
♦️اسلام و محدودسازی آزادی بشری: بررسی انتقادی آرای بهشتی
✍🏻حسن محدثی گیلوایی
🔹این روزها برخی در حال ساختن تصویری آرمانی و بسیار آزاداندیشانه از آیتالله بهشتی هستند. اما بررسی آرای او نشان میدهد این تصویرسازیهای ایدهآل از بهشتی کاذب است. بخشی از کتاب در حال انتشار "تخریب قلمرو دینی" نوشتهی حسن محدثی گیلوایی و رسول انبارداران در همین باره تقدیم میشود تا مخاطبان گرامی بهنحو دقیقتری با آرای آیت الله بهشتی آشنا شوند. اگر چه بین آرای او بهعنوان یک ترمیمگرای دینی با آرای محافظتگرایان دینی (نظیر آیتالله مصباح یزدی) تفاوت فاحشی وجود دارد، اما نمیتوان بهشتی را فردی آزاداندیش تلقی کرد. بین آرای او و آرای کسانی چون سیدموسی صدر و علی شریعتی نیز تفاوتهای جدی و قابل اعتنایی وجود دارد.
🔹آيتالله بهشتي معتقد است كه «انسان... موجودي است چند بعدي با ابعاد گوناگون، مايههاي رنگارنگ» (بهشتي9:1377). بهعلاوه، «انسان اسلام ـ انساني است آزاد و اين آزادي را رايگان به او ندادهاند، اين آزادي را به او دادهاند و به او گفتهاند اي انسان آيندهات و سرنوشتت را خودت بساز» (همان). بر اين اساس، بهشتي معتقد است كه «اسلام هيچ ]چيز[ را بر كسي تحميل نميكند حتي دين را ميگويد «لااكره في الدين قد تبين الرشد من الغي» و «قل الحق من ربكم فمن شاء فليومن و من شاءفليكفر» حق از جانب خدايتان آمد، هركس ميخواهد ايمان به حق بياورد، و هركس ميخواهد كافر باشد به حق» (همان).
🔸بر اساس اين مباني بهشتي انتخابگري را مهمترين خصيصهي انسان ميداند و معتقد است كه اگر امكان انتخابگري را از انسان سلب كنيم انسانيت او از دست ميرود: «انسان اسلام موجودي است كه بايد انتخابگر به دنيا بيايد، انتخابگر بزرگ شود، انتخابگر زندگي كند، انتخابگر راه فساد برود، انتخابگر به راه صلاح برود، و تا لحظهي مرگ هرگز زمينهي انتخاب از دستش گرفته نشود. نظام اجتماعي و اقتصادي اسلام را، نظام تربيتي اسلام را، نظام كيفر و مجازات و حقوق جزايي اسلام را، نظام مدني و حقوق مدني و اداري اسلام را، همه را بايد پس از توجه به اين اصل شناخت. هرجا انسان از انتخابگري بيفتد ديگر انسان نيست، ديگر ارج انسانيت او رعايت نشده است. در اين حال يا حيوان باركش و باربري است كه به او خوب ميدهند بخورد، بپوشد، بنوشد، عيش و نوش كند، هرزگي كند، اما خوب بار بكشد و خوب بار بدهد. او ديگر انسان نيست» (بهشتي، 1379: 80 ـ 179).
🔹اما نبايد تصور كرد كه آيتالله بهشتي به آزادي مدني و اجتماعي كامل انسانها باور دارد. چنانكه پيشتر گفتم، او نيز بهعنوان يك ترميمگرا تصور بسيار محدودي از آزادي دارد. وقتي در آراي وي دقيق ميشويم در مييابيم كه در نگاه او آزادي مدني و اجتماعي از نوع غربي حق انتخابگري را از انسان سلب ميكند، نه محدودسازي آزادي اجتماعي و مدني. از نظر او محدود كردن آزادي مدني و اجتماعي حق انتخابگري آدمي را تقويت ميكند!
🔸 «عدالت اجتماعي اسلام اين نيست، انسان اسلام نه زير ضربات تازيانه تبليغات شهوتبرانگيز انتخابگري را از دست بدهد، (نظام اجتماعي اسلام نميگذارد چنين ضرباتي به روح او وارد شود تا انتخابگرياش از دستش گرفته شود)، و نه زير ضربات كشنده فقر و ناداري و ضربات مهلك اقتصادي ـ كه كادالفقر ان يكون كفراً. او انساني است در يك مدار جالب. انساني است كه آواي حق درست به گوشش ميرسد. انساني است كه مناظر برانگيزندهي فطرت حقجويي و حقپرستي در برابر ديدگانش فراوان به وجود ميآيد. انساني است كه در عين حال راه فاسد شدن به روي او صددرصد بسته نميشود، بلكه ميتواند فاسد شود. چون ارزش در اين است كه بتواند فاسد شود، ولي نشود؛ والا اگر نتواند فاسد بشود چه هنري است!» (همان: 80-179).
🔹 در اينجا ميبينيم كه آيتالله بهشتي وجود باريكه راهي را براي انتخاب مسيرهاي فسادآميز ضروري ميداند تا بهواسطهي آن امكان انتخابگري آدمي تضمين شده باشد! فرق ديدگاه وي با محافظتگرايان نيز در همين موارد است. در حقيقت، ميتوانيم بگوييم كه آيتالله بهشتي تحميل دين را نفي ميكند اما در مقابل محدودسازي آزاديهاي اجتماعي، اقتصادي، سياسي، و مدني را براي تحقق انسان طراز اسلام ضروري ميداند.
ادامه 👇
@religionandsociety