️ماجرای روسری‌ها️. این همدلان ناهم‌زبان (ایده‌های سفر به ارمنستان-۱).. مهدی سلیمانیه

♦️ماجرای روسری‌ها♦️
این همدلان ناهم‌زبان (ایده‌های سفر به ارمنستان-1)

✍🏻 مهدی سلیمانیه

▪️سفری به ارمنستان داشتم. سه روزه و کوتاه و زمینی؛ و بعدتر، در بازگشت، سفری مجدد به تبریز. تبریز عزیز... به مانند سفرهای قبل، سفر، سرشار از ایده بود و پرسش. برخی از این دیده‌ها و ایده‌ها را اینجا می‌‌گذارم و می‌نویسم.

▪️دیدن ِ «ایروان» هم برایم مثل بسیاری از شهرهای این خویشتن فرهنگی فراسرزمینی، برایم هدف بود و خواستنی. مثل بغداد، بخارا، سمرقند، بلخ و هرات.. نام‌هایی که در پس‌شان، داستان ِ ده‌ها قرن آشنایی و در آمیختگی است. چون خویشی و عزیزانی که از هم دور افتاده‌اند. با چنین میل و کششی پا به سفر گذاشتم.

▪️در اتوبوسی که ما را به از تهران به ایروان می‌برد، شش هفت نفر خانم بودند: دو ارمنی ِ ایرانی و باقی، تنها یا با همراه، زنانی دیگر. برایم جالب بود که پس از عبور از مرز، چه اتفاقی برای پوشش‌شان می‌افتد: همگی، روسری پوشیده و نه‌چندان محجبه. تا مرز، طبیعتاً روسری‌ها بر سر بود. اما نکته جالب آن‌جا بود که وقتی کارهای مربوط به مرزبانی در نیمه شب تمام شد و از مرز عبور کردیم و وارد ارمنستان شدیم، باز هم روسری‌ها باقی بود! برخی روی شانه و برخی روی سر.. و حتی بعدتر که دوباره سوار اتوبوس شدیم و وارد ارمنستان شدیم، تا رسیدن به ایروان هم فقط روسری‌ها بود که برداشته شد و تغییر چندانی در نوع پوشش زنان همسفر ایجاد نشد. با اینکه در چند نوبت توقف اتوبوس، امکان تغییر لباس فراهم بود. حتی مادر و دختر ارمنی هم تا زمان حضور در اتوبوس، پوشش‌شان را چندان تغییری ندادند! مادر با همان پوشش، بدون روسری شد و دختر حتی روسری‌اش را روی شانه‌اش تا انتهای سفر حفظ کرد!

▪️چرا؟ عُرف. بله، عرف. عرف همان منطق و قانون و قاعده‌ی اجتماعی است که دیده نمی‌شود اما از اغلب قوانین و مقررات بیرونی، اثرگذاری و بقا و ضمانت اجرای بیشتری دارد. در اتوبوسی که از ایران به خارج از کشور می‌رود، گرچه مقررات و قوانین بیرونی و اجبارها با عبور از مرزهای قانونی و سیاسی تغییر می‌کند، اما عرف آن فضا و جمع، همچنان باقی می‌ماند.

▪️ترسی که گاه به عمد در دل بخش‌های دیندار و متشرع جامعه در چهل سال اخیر از فردای ِ آزادی انتخاب پوشش ایجاد شده‌است، این منطق اجتماعی و عرف را در نظر نمی‌گیرد. چنین وانمود می‌شود که اگر اجبار در پوشش و حجاب شرعی برداشته شود، جامعه ناگهان به سمت عریانی کامل و بی‌بند و باری‌های اخلاقی بی حد و مرز حرکت می‌کند. در حالی که تولید چنین واهمه‌هایی، با منطق اجتماعی عرف ناهمخوان است. قطعاً جامعه‌ها خود را به صورت خودتنظیم، کنترل می‌کنند. بخش اعظم جوامع جهان در طول تاریخ، نه با قانون و مقررات و اجبار حکومت‌ها، که با منطق «عرف» و هنجارهای جتماعی کنترل می‌شده‌اند. تقویت تولید چنین ترس‌های موهوم و بی‌اساسی، تنها به سلامت و تعادل جامعه است که ضرر می‌زند. این همان ایده‌ای است که به درستی، در استدلال محسن حسام مظاهری هم عنوان «خودتنظیمی جامعه» دیده می‌شود. پشت ساختن چنین ترس‌های موهومی، معمولاً منافعی جز دغدغه‌ی دینداری نهفته‌است.

▪️به عرف جامعه اعتماد کنیم. بگذاریم جامعه به تعادل طبیعی برسد.

#سفر
#جامعه‌شناسی_سفری
#جامعه
#پاره_ی_تن

🔰منبع: اینکجا
@religionandsociety