مرجع محتوای تخصصی مطالعات اجتماعی دین: نشستها، همایش ها، پایان نامه ها، معرفی کتاب، مقالات، پژوهشها و یادداشتهای تحلیلی. اطلاع رسانی، تبادل و دریافت مطلب: مریم محمدی اکمل @maryam_mohamadiakmal
🔻آیا دینداران به همان دینی که موردنظر بنیانگذاران دین بود، عمل میکنند؟ 🔻.. ✍️ مصطفی ملکیان
🔻آیا دینداران به همان دینی که موردنظر بنیانگذاران دین بود، عمل میکنند؟🔻
✍️ مصطفی ملکیان
🔹پاسخ: نه! منتها اگر دقت کنید میبینید آهستهآهسته توجهمان را نیز به آن امری که دیگر به آن عمل نمیکنیم از دست دادهایم. نمیآییم صریحاً بگوییم از امروز میخواهیم با این حکم خدا یا با فلان حکم پیامبر، یا امام جعفر صادق یا عیسی یا موسی مخالفت کنیم. چنین کاری نمیکنیم؛ بلکه آهستهآهسته از عمل به آن امر دست برمیداریم، ولی همچنان ادعای دینداری داریم!
🔸ما در حال حاضر شرعاً میتوانیم یک دختر ۹ ساله را هم عقد کنیم، اما چنین کاری نمیکنیم. نیامدهایم مثل لوتر اعلامیه ۹۸ مادهای دم در کلیسا بزنیم و علناً بگوییم از این کار دست کشیدهایم، اما عملاً این کار را نمیکنیم. وقتی کارهایی را که دین میگوید میتوانید بکنید در عمل نکردیم و کارهایی را که دین میگوید نکنید، در عمل کردیم، این در واقع «نُؤمن بِبعض و نکفر ببعض» است، یعنی گزینشی با دین برخورد میکنیم؛ آن جاهایی از دین که به نفعمان است عمل میکنیم و آن جاهایی که به ضررمان است را عمل نمیکنیم. مثلاً دین میگوید بهتر است در ملا عام غذا نخورید، اما به نظر میرسد امروزه متدینترینِ افراد جامعه هم به رستوران میروند و مینشینند غذا میخورند! با اینکه غذا خوردن در ملا عام مکروه است.
🔹دین به ما گفته است: «ازدواج کنید و زیاد شوید که من در روز قیامت نزد امتهای دیگر به شما و حتی به فرزندان سقط شدهی شما افتخار خواهم کرد» اما ما چنین کاری نمیکنیم و امروزه چنین چیزی برای ما ارزش تلقی نمیشود. یعنی اگر من ۵ بچه داشته باشم و شما به من بگویید «فلانی! ۵تا بچه؟!» من گردنم را کج میگیرم و با شرمندگی میگویم: بله، البته نمیخواستیم، ولی خب ۵ تا بچه داریم! اما اگر به من گفتند چند تا بچه داری و من ۲ بچه داشته باشم، با کمال افتخار گردن میکشم و میگویم: ما ۲ تا داریم! اگر یکی داشته باشم که گردنم را بیشتر میکشم! این یعنی چه؟ یعنی آن ارزش دینی در نظر ما بیرنگ شده است و حتی به ضد ارزش تبدیل شده است. اما وقتی اینطور عمل میکنیم، صادقانه اعتراف نمیکنیم که ما ان احکام دین را قبول نداریم. به نظر من صادقانه اعتراف کردن دو حُسن دارد:
۱.یکی اینکه وقتی چنین کاری میکنیم لااقل دیگر عذاب وجدان نداریم و وجودمان یکپارچه خواهد بود.
۲. دیگر اینکه لااقل برای خودمان روشن میشود که دینداریمان یک دینداری عقلانی است و با دینداریِ موردنظر بنیانگذاران دین فرق دارد.
🔸همه الی ماشاءالله دارند همین کار را میکنند. مستحبات و مکروهات که هیچ! ما حتی در واجبات هم داریم همین کار را میکنیم. شما بیایید - به گفتهی لِشِک کولاکوفسکی- فقط به مدت یک شبانهروز، سود بانکی را از جهان حذف کنید و ببینید چه میشود! آقای کولاکوفسکی در کتاب درسهایی کوچک در باب مقولاتی بزرگ بحثی راجع به ربا دارد. او میگوید اگر دنیا یک شبانه روز بخواهد به حکم اسلام یا یهودیت عمل کند و بگوید تمام بانکهای جهان دیگر سود نگیرند، در فاصلهی دو سه روز، کلِّ بانکداران و سرمایهداران متضرر خواهند شد. به همین جهت است که جلوی این کار را میگیرند. منتها چون ربا در اسلام محکوم است میآیند و اسمش را به جای ربا میگذارند کارمزد، ولی عملاً همان کار را میکنند!
🔹حرف بنده این است که از همان ابتدا واضح بگوییم که روشمان این است که وقتی میبینیم به چنین مشکلاتی برمیخوریم، به گونهی دیگری عمل میکنیم. ولی میگویند: نه، حُرمت ربا را قبول داریم، ولی بدون این که کسی متوجه شود به آن عمل میکنیم!،
🔰منبع: کانال نو اندیشی دینی کیان
@religionandsociety