♦️فقه، علوم دیگر را به مسیر درست هدایت می‌کند. 👤محمدجواد فاضل لنکرانی

♦️فقه، علوم دیگر را به مسیر درست هدایت می کند
♦️جهان علم ثابت کرده که با هیپنوتیزم می‌توان درد زایمان بانوان را کاهش داد

👤محمدجواد فاضل لنکرانی

🔸یکی از عناوین بسیار مهم، این است که ببینیم بین فقه ما و سایر علوم بشری چه ارتباطی وجود دارد؟ یک سؤال بسیار مهم در اذهان بسیاری مطرح است که وقتی علم پیشرفت می‌کند و راه‌هایی را ابداع می‌کند، آیا فقه اصلاً صلاحیت ورود در این میدان را دارد یا اینکه فقه محکوم برای علم است؟ وقتی علم کاشف از یک حقیقت تکوینی است، نقش فقه در این زمینه چیست؟ موضوع فقه احکام مکلفین است اما علومی که مربوط به عالم تکوین است مثل نقطه‌جوش آب، این‌یک امر مسلم است. فقه چگونه می‌تواند در این مباحث وارد شود؟

🔹در بحث تلقیح مصنوعی، فقه چگونه می‌تواند وارد شود؟ هر محققی تا وقتی این سؤالات را حل نکند، نمی‌تواند وارد مبحث فقهی شود. آیا در تلقیح مصنوعی با قطع‌نظر از ملاحظات و مقارنات و عناوین اولیه و ثانویه، فقه می‌تواند وارد شود؟ در همین بحث انرژی‌درمانی، فقه چگونه می‌تواند وارد شود و حال‌آنکه ازلحاظ علمی این مطلب به اثبات رسیده است. در باب استنساخ یادم هست جلسه‌ای تشکیل شد و همه فقها عامه و مسیحی و… حکم به حرمت کردند ولی من گفتم این مسئله فی‌نفسه اشکالی ندارد مگر اینکه عناوین ثانویه‌ای مثل اختلال نظام بر آن مترتب شود.

🔸مسئله هیپنوتیزم هم از همین قبیل است. الآن جهان علم ثابت کرده که با هیپنوتیزم می‌توان درد زایمان بانوان را تا حد قابل‌توجهی کاهش داد. حال بحث این است که آیا فقه به این مسائل علمی، حق ورود دارد یا خیر؟ به نظر ما فقه در تمام این مسائل حق ورود دارد و نمی‌توان گفت چون علم کاشف از مسائل تکوینی است پس فقه حق ورود به این مسائل را ندارد. این توهم ناشی از عدم احاطه بر فقه است. این توهم در ذهن بسیاری از روشنفکران وجود دارد.

🔸مثلاً در بحث تولید سلاح‌های کشتارجمعی این بحث مطرح است. علم راه اینکه چگونه بمت اتم به دست بیاوریم را به دست آورده است؛ البته بحث بر سر تولید است نه بر سر استفاده. کسانی که توهم دارند فقه نمی‌تواند در این زمینه دخالت کند می‌گویند علم در حال پیشرفت است و فقه نمی‌تواند در این مسائل دخالت کند. البته مسائل علمی در دنیا به‌سرعت در حال پیشرفت است و فقه باید در این مسائل به میدان بیاید و دخالت کند. برای حل این توهم باید فقه را شناخت. یک‌وقت می‌گوییم فقه متصدی بیان حکم است؛ اما فقه این قابلیت را دارد که در رشد علوم دخالت کند. البته این حرف، ممکن است برای خیلی‌ها سنگین باشد.

🔹به‌عنوان‌مثال، در مباحث اقتصادی فقه، روش‌هایی را در نوع تجارت و نوع مبادلات به بشر یاد می‌دهد تا گرفتار طریق حرام نشوید. فقه، راه صحیح رشد یک علم را تبیین می‌کند. ما اگر گفتیم فقه فقط درصدد بیان حلال و حرام است، آن‌وقت سؤال می‌شود امور تکوینی که واقع‌شده‌اند را چگونه متصف به حرام و حلال می‌کنید؛ اما اگر گفتید فقه، همراه با علم حرکت می‌کند، در این صورت فقه می‌تواند در آن علم دخالت کند و آن را در مسیر صحیح خود قرار دهد.

🔸فقه می‌تواند با حضورش در میدان سیاست، این علم را در مسیر صحیح قرار دهد. ولایت‌فقیه ولایت خداست نه ولایت شخص. یکی از اشتباهاتی که این روشن‌فکرها دارند همین است. در تلقیح مصنوعی این بحث مطرح‌شده است که وقت نکاح، قمر در عقرب نباشد و از مکروهات باب نکاح است، از حیث علمی ثابت‌شده است که همه بر فرزندان آن زوج اثر می‌گذارد. در فقه ما ازدواج انسان با محرم خودش حرام است. چون از حیث علمی ثابت‌شده که محارم در سی درصد از مسائل ژنتیک باهم مشترک‌اند و این موجب معلولیت فرزندان می‌شود.

🔹همان‌طوری که فقه در این علوم و تعیین نقشه راه این علوم تأثیرگذار است، علوم نیز یک هویت دیگری به فقه ما می‌دهد. ما وقتی علم هیپنوتیزم یا انرژی‌درمانی یا تلقیح مصنوعی یا استنساخ، مطرح می‌شود باعث می‌شود که فقیه دوباره به منابع رجوع کند و این مسئله بسیار مهم است.

🔸روشنفکران و اهل نظر و فرهیختگان بدانند که فقه قدرت ورود به همه مسائل علمی را دارد و اگر خودشان را از فقه، بی‌نیاز بدانند، به خسارت‌های زیادی گرفتار می‌شوند. فقه مسیر علم را کنترل می‌کند. فقه صلاحیت ورود به مباحث علمی را دارد و در این ورود، هم خود فقه بهره‌مند می‌شود و ملاکات آن وسیع‌تر می‌شود و هم برای علوم بسیار اثرگذار است.

🔰منبع: نامه های حوزوی

@religionandsociety