🔸مصائب چادر و عمامه. (به یاد محمد تولایی، طلبه‌ای که مظلومانه کشته شد) …✍️ محسن‌حسام مظاهری

🔸مصائب چادر و عمامه
(به یاد محمد تولایی، طلبه‌ای که مظلومانه کشته شد)


✍️ محسن‌حسام مظاهری

[قسمت 2 و پایانی]


4
این را براساس مشاهدات و تجربیات شخصی خودم می‌‌گویم: در این چند سال، به شکل کاملاً‌ محسوسی بر شمار زنان جوان چادری که حجاب‌شان را از چادر به مانتو و روسری تغییر داده‌اند، افزوده شده است. قصدم ارزش‌گذاری ارزشی چادر نیست و شخصاً هم به تنوع الگوهای حجاب (حتی در مدل و رنگ چادر) باور دارم. اما این مشاهدات پراکنده، نشانه‌ی خطر است. نشانه‌ی دیگر افزایش شمار روحانیان جوانی است که ترجیح می‌دهند (یا دقیق‌تر بگویم: ناگزیرند) «دوزیست» باشند. یعنی در معابر و اماکن عمومی با لباس شخصی تردد کنند. انصافاً هم شجاعت زیادی می‌خواهد که در جامعه‌ی امروز، زنی با چادر و طلبه‌ای با لباس روحانیت در کوچه و خیابان و تاکسی و مترو تردد کند. به عبارت دیگر هزینه‌های چادری‌‌بودن و معمم‌بودن به بالاترین سطح رسیده است. هزینه‌هایی که تجربه‌ی حکومت دینی تولید کرده است. بله؛ در مقاطعی از حکومت قبلی هم برخورداری از نشانه‌ها و نمادها‌ی آشکار دینداری، مخاطراتی در پی داشت. اما با این تفاوت که اگر در دوره‌ی پهلوی منبع تولید خطر نهاد حکومت بود، در دوره‌ی‌ جمهوری اسلامی این منبع به جامعه منتقل شده است. اگر در زمان رضاشاه، مرد روحانی و زن چادری از دست آژان و مأمور شهربانی امان نداشتند، امروزه اما از دست مردم معمولی کوچه و بازار احساس خطر می‌کنند. الگوی خشونت‌ورزی از «حکومت ـ مردم» به «مردم ـ مردم» تغییر کرده. و این بدترین اتفاقی است که می‌توانست بیفتد.
به فهرست نشانه‌های هشدار وضعیت دینی، موارد دیگری را هم می‌توان افزود: از بالارفتن آمار روزه‌خواری علنی در ماه رمضان گرفته تا تعرضات بی‌سابقه به مجالس مذهبی و اماکن مقدس (نظیر حمله و آتش‌زدن چند مسجد و حسینیه در تهران در جریان ناآرامی‌های دی‌ماه 96) و توهین‌های صریح و هتک حرمت‌های بی‌سابقه‌ای که این روزها نسبت به حساس‌ترین مقدسات شیعیان یعنی امامان و خصوصاً امام‌حسین شاهدیم و اینکه به مدد رسانه‌های اجتماعی، این اهانت‌ها به‌سرعت تکثیر می‌شوند و همین تکثیر، به‌تدریج قبح هتک مقدسات را در بین بدنه‌ی مردم عادی می‌ریزد.
(مانند توهین صریح و گستاخانه‌ی خواننده‌ی زیرزمینی مشهوری که در انتخابات ریاست‌جمهوری سال گذشته، عکس دونفره‌اش با تولیت آستان قدس ـ به طمع کسب چند رأی بیشتر ـ خبرساز شد.)


5
سلسله‌ی این اتفاقات و نشانه‌ها خبر از یک واقعیت تلخ می‌دهد. این‌که ما دین‌داران در آستانه‌ی یک دوره‌ی سخت و جانفرسا ایستاده‌ایم. دوره‌ای از عصیان ضدمذهبی و دین‌ستیزی. گو این‌که چهار دهه باد کاشته شده و حالا آغاز فصل دروکردن توفان است. توفانی بی‌رحم و بنیان‌کن که معلوم نیست چه بلایی بر سر دین و دینداران بیاورد. اگر تاکنون به ضرب و زور اعمال قدرت حکومت، جامعه برای دینداران درظاهر امن و آرام بود، اما شواهد نشان می‌دهد دوره‌ی ‌آسایش به سر آمده و دینداران باید خود را برای روزهایی دشوار آماده کنند.

پ.ن:
در همین رابطه:
«تکثیر خیابان ایران»
https://telegram.me/mohsenhesammazaheri/357
«گشایش یا تنگنا: وضعیت متناقض دینداران در حکومت دینی»
https://telegram.me/mohsenhesammazaheri/386


#یادداشتها
#محسن_حسام_مظاهری

@mohsenhesammazaheri
@religionandsociety