🔻مطالعات شیعی و روند تشیع در آلمان🔻. ✍🏻حسین متقی

🔻مطالعات شیعی و روند تشیّع در آلمان🔻
✍🏻حسین متّقی

🔹جستاری درباره اسلام و تشیع در اروپا با تأکید بر تشیّع در آلمان، عنوان کتابی تازه انتشار از حسین متّقی است که افزون بر بررسی اجمالی سیر تاریخی اسلام و تشیّع در اروپا، به روند مطالعات شیعی در دانشگاه‌های آلمان، به تفصیل پرداخته است. اینک بخشی از مقدّمه اثر را مرور می‌کنیم:

🔸ورود اسلام به شبه جزیره ایبریا (آندلس) از طریق جبل الطارق در سال 92هـ/711م و نیز آشنایی تدریجی اروپائیان با اسلام شیعی از طریق ادریسیان (زیدی) در افریقیه و فاطمیان (اسماعیلی) در مصر و دریافتِ تفاوت‌‌هایی میان آن دو نوع اسلام (اموی و شیعی)، به تدریج زمزمه‌ها و زمینه‌های اولیّه اسلام‌شناسی و شیعی‌شناسی را، در غرب فراهم آورد، امّا به نظر نمی‌رسد، آنان به طور دقیق تا به روی کار آمدن صفویان در ایران، شناختی صحیح از قرائت دقیق‌تری از شیعه، یعنی شیعه اثنی عشری (امامیّه) و آموزه‌های اصیل آن به عنوان «اسلام اورژینال» و همچنین همزادی اسلام و تشیّع، داشته‌ باشند. آنچه که در این مقطع حائز اهمیّت کلیدی است، نوع تعامل و روابط سیاسی، اقتصادی و فرهنگی بین ادارسه زیدی و نیز فاطمیان اسماعیلی، با اروپاییان بین قرون 3-6هـ/9-12م بوده است که با توجّه به وجود دشمن دیرینه و مشترک آن دو، یعنی امویان آندلس، بدون تردید روابط و تعاملاتی راهبردی بین آنان برقرار بوده است؛ نیز چنین است روابط و تعاملاتِ سیاسی، اقتصادی و فرهنگی صفویان امامی با غربیان که وجود دشمن مشترکِ وقتِ آنان، یعنی دولتِ عثمانی، توجیه‌گر وجودِ قطعی روابط استراتژیک و راهبردی و به تبع آن شناختِ روشن‌تر و دقیق‌تر از شیعیان امامی برای غربیان و متقابلاً شناختِ عمیق‌تری از اروپاییان برای ایرانیان پس از به قدرت رسیدن صفویان، پدید آورده باشد. بررسی و مطالعه زوایای پنهان اسنادِ این تعاملات تاریخی مغفولٌ عنه، بدون تردید، زمینه‌های مطالعاتی جدیدی را فراروی پژوهشگران مطالعات اسلامی و شیعی در عرصه جهانی قرار خواهد داد.

🔹نکته‌ای که در سیاستِ راهبردی امروز غربیان در مسئله خاورشناسی، حائز اهمیت است و نبایستی مورد غفلت پژوهشگران جوان قرار گیرد، این است که با قطع نظر از علاقه‌های کاملاً فردی برخی خاورشناسان و اسلام‌پژوهان منفرد، اقبال عمومی غربیان و مجامع علمی غرب به «مطالعات اسلامی» به طور اعم و «مطالعات شیعی» به طور اخصّ، عمدتاً با دو محور و رویکرد، یکی با نگاه به گذشته و دیگری با نگاه به آینده، قابل ارزیابی است؛ نگاه نخست، به لحاظِ درک صحیح و تحلیلِ دقیق از تعاملات تاریخی، سیاسی و فرهنگیِ خود آنان با مسلمانان و شیعیان در مقاطع مختلف تاریخی، و نگاه دوم، به لحاظ شناخت صحیح و دقیق از تاریخ، فرهنگ، باورها و نقاط قوت و ضعف مسلمانان و شیعیان برای برنامه‌ریزی‌های آنان برای اغراض و اهدافِ سیاسی، اقتصادی و فرهنگی صورت می‌‌پذیرد.

🔸خوشبختانه مطالعات اسلامی و به تبع آن، مطالعه روی متون کهن شرقیان، به ویژه «نگاه منشوری به میراث مکتوبِ کهن مسلمانان»، دیرزمانی است که ذهن و اندیشه خاورشناسان غربی را به خود معطوف ساخته است و از همان دوره‌‌های نخستین شرق‌شناسی، مطالعات اسلامی، با تمرکز روی متون اسلامی، در میان شرق‌شناسان، از اهمیّت خاصّ و دوچندانی برخوردار بوده است. باید دانست که به دلائلی همچون، مجاورت، کثرت جمعیت، کثرتِ منابع و مانند آن‌ها، مطالعاتِ اسلامی در جهانِ غرب، تاکنون، عمدتاً بر محورِ متون اهل سنّت استوار بوده است و مطالعه روی متون کهن شیعی، نسبت به متون اهل سنّت، به لحاظ کمّی و کیفی، از سهم نازل‌تری برخوردار بوده است. امّا به نظر می‌رسد اکنون چندی است که آهنگ مطالعه روی میراث مکتوب شیعه، با سرعت بیش‌تری نواخته می‌شود.

ادامه 👇

#معرفی_کتاب
#حسین_متقی
@religionandsociety