مرجع محتوای تخصصی مطالعات اجتماعی دین: نشستها، همایش ها، پایان نامه ها، معرفی کتاب، مقالات، پژوهشها و یادداشتهای تحلیلی. اطلاع رسانی، تبادل و دریافت مطلب: مریم محمدی اکمل @maryam_mohamadiakmal
🔻علاج اهل هر شهری جداست🔻.. ✍ رضا بابایی
🔻علاج اهل هر شهری جداست🔻
✍ رضا بابایی
🔹بخشی از روایات اسلامی، دربارۀ سلامت بدن و خاصیت غذاها و روشهای درمانی است. بر پایۀ این روایات، «طب اسلامی» در میان علوم اسلامی جایگاهی پیدا کرد و البته همیشه موافقان و مخالفانی نیز داشته است. مهمترین مخالف عمل به روایات طبی در میان علمای پیشین، شیخ صدوق، محدث نامدار قرن چهارم و نویسندۀ یکی از چهار کتاب اصلی شیعه است. وی برای رویگردانیاش از این روایات، چند دلیل میآورد که بسیار مهم است و سخن من در این یادداشت دربارۀ آن دلایل است. او در کتاب الاعتقادات میگوید: برخی از این روایات، مناسب آبوهوای مکه و مدینه صادر شده است و عمل به آنها در شهرهای دیگر جایز نیست. برخی نیز پاسخهای امام به شخصی خاص و متناسب با طبع او است. بنابراین معلوم نیست برای دیگران هم مفید باشد. پارهای از این روایات نیز جعلی است و دشمنان در کتابهای ما وارد کردهاند تا چهرۀ مذهب امامیه را مخدوش کنند. سهو و افتادگی و دیگر عوارض نقل نیز، گروهی دیگر از این روایات را فاقد حجیت میکند. (الاعتقادات، چاپ کنگرۀ جهانی شیخ مفید، ص91-89)
🔸اینکه درد و درمان مردم هر شهری با شهری دیگر فرق میکند، در آثار زکریای رازی نیز آمده است. میگویند او اعتقاد داشت که طبیب باید بداند که بیمارش اهل کدام شهر است؛ چون قُوت غالب مردم هر شهری و آبی که مینوشند(رژیم غذایی)، درمان آنان را متفاوت میکند. مولوی نیز در نخستین داستان مثنوی میگوید وقتی طبیب بر بالین کنیزک آمد، نخستین سؤالی که از او کرد، این بود که اهل کدام شهری.
نرمنرمک گفت شهر تو کجاست
که علاج اهل هر شهری جداست
🔹پرسش این است که چرا تنها روایات طبی، مشمول چنین ملاحظاتی است. آیا نمیتوان گفت روایات اقتصادی، تربیتی، سیاسی، اجتماعی و حتی پارهای از احکام اخلاقی نیز گاهی ناظر به زمان و مکانی ویژه و مردمی خاص است، یا متناسب با حال پرسشگر؟ اگر بدنها که مکانیسمی یکسان دارند، اینهمه تفاوت میپذیرند، چرا روحیات و اقتضائات روانی جوامع را ثابت و جامد میپنداریم و برای آن احکام ثابت و سرمدی صادر میکنیم؟ چه فرقی است میان روایات طبی و غیر طبی؟ از قضا تحولات اجتماعی و رشد علوم و دگرگونیهای ساختاری و فرهنگی در جامعه، بسیار بیش از تفاوتهایی است که در دردها و درمانهای جسمی میشناسیم.
🔸ممکن است بگویند طبابت ربطی به شریعت ندارد. بنابراین ما میتوانیم روایات طبی را کنار بگذاریم، اما چون اقتصاد یا تربیت یا سیاست یا احکام خانواده، بخشی از شریعت است، احادیث مربوط به آنها را میپذیریم. میگویم چه معیاری وجود دارد که نشان دهد چه اموری داخل شریعت است و چه اموری خارج از آن؟ چرا تا چندی پیش همین روایات طبی را جزء شریعت میدانستند و افزون بر آن، در طبیعیات و فلکیات و نجوم و کیهانشناسی هم چشم به روایات داشتند و اکنون نه؟ اگر طب داخل شریعت نیست، چرا پیشوایان دینی توصیههای پزشکی کردهاند؟ خودشان هم که نگفتهاند میان روایات طبی و روایات غیر طبی که از ما به گوش شما میرسد فرق بگذارید. هر دلیلی که برای صدور روایات طبی بیاورند، من همان را برای سایر روایات تکرار میکنم و مثلا میگویم فلان دستور اقتصادی یا تربیتی یا اجتماعی یا مربوط به سبک زندگی نیز مربوط به مردمی خاص یا فرهنگی ویژه است. اگر آبوهوا میتواند مخاطب روایاتی را محدود به گروهی خاص کند، چرا هزاران گونه تحول فرهنگی و اجتماعی و ساختاری و گفتمانی نتواند؟
🔹معنای دینداری، پیروی از ایدههای کلی و روشهای پیشوایان دینی است، نه فراوردهها. پیامبران و امامان به عرفیات زمانه و عقلانیت عصر خویش توجه داشته و آنها را کموبیش پذیرفتهاند. مسلمانی پاسداشت روش آنان است، نه آنچه از آن روشها در دورهای خاص و در شهری متفاوت حاصل شده است.
۹۷/۱۰/۱۹
🔰منبع: کانال نو اندیشی دینی کیان
@religionandsociety