#دیدگاهها♦️چیزی به نام لعن خصوصی نداریم / لعن یا فردی است یا عمومی ✍️مهدی مسائلی معمولا در ایام ربیع

#دیدگاهها

♦️چیزی به نام لعن خصوصی نداریم / لعن یا فردی است یا عمومی


✍️مهدی مسائلی


معمولا در ایام ربیع‌الاول میان شیعیانِ مذهبی بحث لعن خصوصی و عمومی(علنی) رونق پیدا می‌کند. بعضی بدون هیچ محدودیت و قیدی طرفدار لعن هستند و آن را مساوی تبری می‌دانند، اما بعضی با این گروه مخالف بوده و فقط لعنِ خصوصی را جایز می‌دانند، بعضی نیز فرقی میان لعن عمومی و خصوصی نگذاشته و لعن را به کلی نفی می‌کنند.
در جبهه‌بندی درون مذهبی معمولا گروه اول(یعنی کسانی که هیچ محدودیتی برای لعن قائل نیستند) به عنوان برائتی‌ها، و گروه دوم و سوم به عنوان وحدتی‌ها شناخته می‌شوند.
برائتی‌ها با هردو گروه وحدتی مخالف هستند و معمولا آنها را متهم به خروج از تشیع می‌کنند.
البته هجمه‌ها علیه گروه سوم(یعنی مخالفان کلی لعن) بسیار بیشتر است و گروه دوم(محدودکنندگان لعن) نیز گاهی آنها را متهم به کوتاهی در اندیشه‌های مذهبی می‌کنند.
بر اساس این تقسیم‌بندی بارها از من سؤال شده است که آیا لعن خصوصی را قبول دارم یا نه؟ یا به تعبیری دیگر لعن خصوصی جایز است یا نه؟
پاسخ به این سوال مقدماتی را می‌طلبد که به صورت مفصل در کتاب "لعن‌های نامقدس" به آن پرداخته‌ام، ولی به صورت خلاصه و به زبان ساده می‌گویم:
اصلا چیزی به نام لعن خصوصی وجود ندارد، لعن یا فردی است یا عمومی، مصادیق لعن خصوصی که درباره‌ آنها بحث و گفتگو می‌شود، همان لعن عمومی هستند که چنانچه در یادداشت قبلی گفتم برخلاف اخلاق اسلامی، تبلیغ مذهبی و دستورات صریح ائمه شیعه(ع) می‌باشند. برای روشن شدن این بحث چند مطلب را بیان کنم:

1. لعن یک نوع دعاست، البته از نوع نفرین و دعای علیه افراد. در دعا توجه‌ افراد به خدا است و فرد خدا را مخاطب می‌سازد. طبق روایات، مؤمن می‌تواند تمام کسانی را که مُستحق نفرین الهی هستند، لعن کند؛ البته با این شرط که لعن‌شدگان واقعاً استحقاق این نفرین را داشته باشند. اما درصورتی‌که کسی بدون دلیل یا ازسرِ عنادِ شخصی لعن شود، آثار لعن به گویندۀ آن باز خواهد گشت. بر این اساس، فرد می‌تواند حتی پیامبران الهی را نیز لعن کند ولی مطمئناً آثار اخروی و دنیوی این لعن به خود او باز می‌گردد.
اما این بحث‌ها تنها مربوط به زمانی است که مخاطب و شنونده لعن فقط خداوند باشد. هنگامی که به غیر از خدا، افراد دیگری نیز شنونده لعن باشند، این لعن از حالت فردی خارج شده و صورت عمومی پیدا کرده است، مثلاً اگر کسی به صورت فردی امام علی(ع) را لعن کند، حکمی اجتماعی برای این لعن وجود ندارد، چون او فقط خداوند را مخاطب قرار داده است و به صورتِ عملی توهینی به آن حضرت صورت نگرفته است، ولی اگر این لعن در جمع یک یا دو نفر بیان شود، در صورت اقامه شواهد و مدارک، حکومت اسلامی او را محاکمه خواهد کرد و لعن‌کننده در دادگاه متهم به توهین و دشنام‌گویی به ائمه شیعه(ع) می‌شود، هرچند او بگوید من امام علی(ع) را مستحق لعن می‌دانستم و از نظر خودم کار نادرستی انجام نداده‌ام!
همین صورت درباره افراد مورد احترام اهل‌سنت نیز برقرار است، کسی نمی‌تواند بگوید من آنها را در جمع دیگران لعن می‌کنم و توهین مذهبی انجام نداده‌ام، هرچند او این توجیه را بیان کند که من آنها را مستحق لعن می‌دانم؛ همچنان‌که تفاوتی نمی‌کند که لعن او در جمع یک نفر باشد یا صد نفر.
2. تجویز لعنِ خصوصی عاملی برای تقویت و گسترش لعن عمومی است، چون کسانی که لعن خصوصی را قبول دارند معمولا به صورت محتوایی با لعن‌های عمومی مشکلی ندارند بلکه فعلا انتشار عمومی آن را به مصلحت نمی‌دانند، این افراد ممکن است گاهی خودشان نیز از سر بی‌موالاتی یا غفلت، به لعن‌های عمومی دست زنند.(موارد رسانه‌ای شده آن فراوان است) از این گذشته تفکیک لعنِ خصوصی از عمومی نیز به صورت عملی امکان پذیر نیست یعنی لعن هنگامی که از حالت فردی خارج شده و کسی غیر از خداوند شنونده آن می‌شود، امکان انتشار عمومی و اجتماعی را پیدا می‌کند و تبعات ایجاد توهین مذهبی نیز برای آن محتمل است.
3. در روایات ائمه شیعه(ع) لعنِ عمومی یا حتی خصوصی وجود ندارد و گزارش‌هایی که بعضی با آنها استناد می‌کنند(هرچند بسیاری از آنها ضعیف و نامعتبرند) همگی حکایت از انجام لعنِ فردی دارند که مخاطب آن فقط خداوند است. این نشان می‌دهد موضع اهل‌بیت(ع) دراین‌باره آن‌قدر آشکار بوده است که جاعلان نیز نتوانسته‌اند بگویند ائمۀ شیعه(ع) در جمع مردم یا خواص اصحاب خویش، خلفا را لعن کرده‌اند یا شیعیان را به مجلسِ خصوصیِ لعن خلفا توصیه کرده‌اند.

🔰منبع: مهدی مسائلی مطالعات و یادداشت ها
@religionandsociety