چالش‌های تاریخ‌نگاری دین.. حسن یوسفی‌ اشکوری.. ️درآمد

چالش‌های تاریخ‌نگاری دین.. حسن یوسفی‌ اشکوری.. ️درآمد

🔻چالش‌های تاریخ‌نگاری دین🔻

✍🏻حسن یوسفی‌
اشکوری

▪️درآمد
🔸اول بگویم که من هم از گذشته‌ها (حتی از دوران نوجوانی) به تاریخ و موضوعات تاریخی علاقه‌مند بوده ام و هم بعدها به طور متمرکز روی تاریخ اسلام کار کرده و چند سالی نیز در دانشگاه تاریخ اسلام تدریس کرده و مقالات متعددی در دایره المعارف بزرگ اسلامی و دایره المعارف تشیع نوشته ام که الان در مجلدات مختلف این مجموعه ها موجودند.
در پانزده سال اخیر نیز با تمرکز بیشتر روی تاریخ ایرانِ پیش از اسلام و بعد قرن نخست هجرت کار کرده و هنوز هم ادامه دارد. فرازهایی از این تحقیق و نگارش با عنوان «جستارهایی در تاریخ هفتاد سال نخست اسلام»، ابتدا در وب سایت زیتون منتشر شده و بعد در دو جلد جداگانه انتشار یافته و در «آمازون» قابل دسترسی اند.
اما امروز می خواهم در جمع فرهیختگان این جمع تحت عنوان «چالش های تاریخ نگاری دین» نکاتی را عرض کنم و در واقع دغدغه های روزمره ام را با شما به اشتراک بگذارم و احیانا از نقطه نظرهایتان استفاده کنم.

♦️بنیاد محوری چالش تاریخ نگاری دین

🔹بنیاد محوری چالش مورد نظر در یک تقریر اجمالی این است: تاریخ به مثابه یک علم (هرچند ظنی ترین علم) صرفا به تحقیق کافی و روشمند و تعادل و تراجیح معقول و تحلیل داده های متعارف و مدلل متکی و مستند است ولی دین (با توجه به دعاوی دینداران به طور خاص در دین اسلام و مسلمانان)، اساسا بر وحی و پیام الهی و مفروضات خاص فراعلمی تکیه دارد و در واقع مشروعیت و حقانیت خود را از آسمان می گیرد. چنین نیز می توان گفت: علم متکی به هیچ امر پیشینی نیست و نباید باشد ولی دین و دینداری به برخی امور پیشینی و قطعی و خلل ناپذیر متکی است. می دانم که در علم نیز مفروضات متافزیکی یا برخی بدیهیات اثرگذارند ولی این را نیز می دانیم که نوع امور فرضی ایمان مذهبی رایج با مفروضات پیشاعلمی در علوم مختلف کاملا متفاوت اند و از دو جنس متمایز و در دو حوزه مختلف قرار دارند.

🔸این نیز گفتنی است که می دانم دین شناخت ما مبتنی است بر تفاسیر بی پایان از متون و منابع دینی و از این رو از یک دین نمی توان سخن گفت ولی اکنون و در این مقام، مراد از «دین» و یا مبانی و الزامات آن، همان دین شناخت عموم مسلمانان و به ویژه عالمان دینی در تمام فرقه های اسلامی است.
جمع ایمان و علم تاریخ؛ امکان یا امتناع؟!

🔹حال پرسش این است که آیا می توان همزمان هم مؤمن بود و هم عالم علم تاریخ و همزمان به مبانی هر دو و نیز به لوازم و پیامدهای هر دو حوزه ملتزم بود؟ آیا می توان «مؤمنِ مورخ» و یا «مورخِ مؤمن» بود و مثلا تاریخ اسلام آغازین و به ویژه سیره نبوی و یا در تشیع امامی سیره «ائمه اطهار» نوشت؟ به طور مشخص باید پرسید که اگر تحقیق علمی بر اساس اسناد و داده های مسلم تاریخی، در مواردی با مبانی مفروض ایمانی در تعارض غیر قابل رفع قرار گرفت، چه باید کرد؟ مورخِ مؤمن چه باید بکند و چه می تواند بکند؟ به علم و تحقیق خود وفادار باشد یا به دین و ایمان خاص مذهبی اش ملتزم بماند؟ این مشکل در موضوعاتی چون عرف و شرع و یا عقل و وحی و یا علم و دین نیز مطرح است. مرحوم مهندس بازرگان، که نماد دینِ علمی و یا بهتر است گفته شود نماد آشتی دین و علم در زمان ماست، پاسخ می دهد که در نهایت به سود دین یعنی گزاره های مسلم و مستند دینی کنار خواهد آمد. بیفزایم که من نه به دین علمی باور دارم و نه علم دینی (در شماره نخست مجله آزادی اندیشه در این باب به تفصیل نوشته ام)
https://tinyurl.com/yylgm6tq

متن کامل در زیتون:
https://zeitoons.com/64638

@religionandsociety