🔻تغییرات فرمی مناسک [ثانویه] تابع احوالات اجتماعی است🔻

🔻تغییرات فرمی مناسک [ثانویه] تابع احوالات اجتماعی است🔻
(گزارش خبرگزاری ایرنا از نشست مطالعات فرهنگی تشیع)
دانشگاه امام‌صادق ـ 17 مرداد 97


برشی از گزارش:

مظاهری در کتاب خود بر این نظر است که در سفرنامه‌ها به طور کلی سه ایماژ و تصویر کلی از ایرانِ آن دوران ارائه می کنند که به ترتیب تقدم تاریخی به این شرح هستند:
اولین ایماژ «ایران بدوی» یا همان منظر قرون وسطایی اروپاییان از ایران است. تصویری عثمانی زده، کشوری که از جهت منابع طبیعی غنی است، صاحب هنرهای برجسته است و حاکمانی زورگو و خودکامه و مردمانی جاهل دارد.
ایماژ دوم «ایران افسانه ای» است؛ کشوری پر از نماد و استعاره، راز و رمز و بهره مند از طبیعتی بکر و ادبیاتی غنی. در این دوران وصف ها همراه با شیفتگی و اظهار حیرت است، اما توصیف مردم همچون ایماژ اول، توأم با اشاره به جهل است.
سومین ایماژ «ایرانِ فرهنگی» است. تصویری که متأثر از تحولات در خودِ شاخه شرق شناسی غربیان و نقد سنت گذشته شان در شناختن شرق است؛ تحولی که یکی از علت هایش کاسته شدن قدرت حکومت های اسلامی و به ویژه سقوط امپراطوری عثمانی است و همراه با کم شدن تعصبات یهودی مسیحی است. نماینده ایماژهای اول و دوم را می‌توان گزارشگران کمپانی هند شرقی بریتانیای کبیر دانست و نماینده ایماژ سوم را مدرسه مطالعات شرقی و آفریقایی دانشگاه لندن (سوآس) برشمرد.»

نویسنده کتاب «تراژدی جهان اسلام» در ادامه، به الگوهای تحلیلی کلان اشاره کرده و گفت:
«اولین تحلیل جدی و قابل اعتنا را می توان برای آرتور دو گوبینو متعلق به حدود 200 سال قبل دانست. او در تحلیل های خود درباره تعزیه تشیع را به مثابه اسلام ایرانی معرفی می کند. تشیع در تحلیل او مذهب ستمدیده‌هاست و ایرانیان نیز که ستمدیده حمله اعراب فرض می شوند و همین وجه ستمدیدگی و قربانی بودنِ مشترک آنها را به شیعه گرایش می دهد. از طرف دیگر هم نقش کلیدی شهربانو همسر امام حسین(ع) در برقراری پیوند میان تبار ساسانی و امام از نظر گوبینو ایرانیان را متوجه محبت اهل بیت می کند. گوبینو در تحلیل آیین تعزیه مشابهت هایی میان این آیین و فرقه بابیت می‌بیند: هر دو از نظر او خروج از تصلب فقاهت و فرهنگ دینی زمانه اند؛ چرا که تعزیه در نظرگاه او مشابه نمایش های مذهبی اروپایی، زبانی روان و کوچه بازاری دارد که یک کلمه عربی در آن نیست و از زبان سخت نخبگان و ثقیل عربی و فقیهانه فاصله دارد.»

مظاهری در اشاره به تحلیل دیگری از تحلیل های کلان فصل سوم کتاب خود می گوید: « تحلیل دیگری که از مراسم عزاداری در روایت های گزارشگران غربی می آید تحلیل و تفسیری شبه مسیحی است که شیعه را به نوعی اسلامی مسیحی می فهمد که در آن عاشورا نماد تراژدی و انعکاسی از الهیات رنج مشابه و جاری در ادبیات مسیحی است. در این تحلیل ها شفاعت، قربانی شدن امام و رنج او همان رنج خود شیعه اقلیت است. رنج هایی که مصائب دنیا را تحمل پذیرتر می کند؛ رنج هایی که در نگاه شبه مسیحی امام بر خود هموار کرده است تا رنج ها و عقوبات شیعیان را بردارد و شفیع آنان در پیرایش و رستگاری اخروی شود. این تحلیلگران همین نکته تراژیک را تا مفهوم منجی و امام زمان هم دنبال شده می دانند که در آن ظهور منجی و عقوبت بانیان آن قساوت به منزله پایان رنج جامعه شیعه خواهد بود.»

مظاهری با اشاره به تحلیل دیگری می افزاید: «تحلیل عرفانی و باطنی از عزاداری شیعی دسته دیگری از تحلیل هاست. در این تحلیل که صاحب نظر آن خانم کرون است، شیعه در دوره نخست سه سیاست تقیه، شهادت و عدم فعالیت سیاسی را برای خود برمی گزیند. او در ادامه معتقد است که مفهوم شهید در شیعه و خوارج با شهید اهل سنت تفاوت اساسی دارند. شهید اهل سنت در جنگ با کفار کشته شده و وجه دنیایی ندارد و متعلق به جامعه اکثریت است. اما شهید شیعه و شهید خوارج در جنگهای داخلی میان خود مسلمانان کشته شده است. همچنین شهید شیعه با شهید خوارج هم متفاوت است و رقت انگیز و توام با حس ناکامی دنیایی و پشیمانی و احساس گناه بازماندگان در عدم همراهی شهید تعریف می شود.

وی در تحلیل آخر به تحلیل باطن گرایانه و شبه مسیحی دیگری پرداخته که در پیوند انتظار موعود با عزاداری است. در این تحلیل به تعبیر لیندهوم دو سویه‌گی نمادین عزاداری با اظهار قدرت جامعه عزادار برجسته می شود. به عبارت دیگر عزاداری هم از یک طرف نشانه تحمل رنج و غم است و هم درعین‌حال نوعی مانور قدرت و تجلی حضور در دوران ظهور است. در این نگاه تحلیل عزاداری و فهم نشانه هایش در پرتو رفت و برگشت مداوم میان مفهوم عاشورا با مفهوم انتظار موعود انجام می گیرد.
تحلیل های هنری کسانی چون بروک، چلکوفسکی، کالمار و پیترسون و تحلیلهای ادبیاتی کسانی چون هنوی و شیمل از دیگر نمونه های تحلیلی راویان غربی در مواجهه با مناسک عزاداری است.»

متن کامل گزارش:
http://www.irna.ir/fa/News/83163663

@religionandsociety