♦️ماجرای عاشورا جنگ برای کسب قدرت؟!. (پرسش‌های کاشان- ۲).. ✍️حسن محدثی

♦️ماجرای عاشورا جنگ برای کسب قدرت؟!
(پرسش‌های کاشان- 2)

✍️حسن محدثی

🔻پرسش مخاطب: "از گوشه کنار بسیار شنیده‌[ام] که ماجرای عاشورا جنگ بین خلفا برای کسب قدرت بوده است. و جا داره بگم ایران مهد تمدن و یکتاپرستی بوده است و از نظر من عاشورا یک نوع لجبازی بوده است. سؤال: چرا و چگونه دین اسلام و جنگ اعراب آنقدر برای ایرانیان جذاب و اعتقادی است؛ مگر خود دین یکتاپرستی چه مشکلی داشته؟"

🔻پاسخ محدثی: "در این‌که نهضت عاشورا بیان‌گر نوعی نبرد بر سر قدرت سیاسی بوده است، شکّی نیست. منتها آن چیزی که در چنین نبردی اهمیت اساسی دارد، انگیزه‌ها و اهداف است. نبرد بر سر قدرت سیاسی، با نیت گسترش خیر عمومی و با هدف اصلاح امور جامعه یک معنی دارد و با نیتِ کسبِ منافع و مطامع شخصی و انحصاری‌سازی منابع و امکانات و فرصت‌ها معنای دیگری دارد.

اما برخلاف شما من تاکنون در باب "عاشورا به‌مثابه لجبازی" چیزی نشنیده‌ و نخوانده‌ام. به‌نظر می‌رسد خیلی از اتّفاقات و روی‌دادهای سیاسی را می‌توان به عوامل شخصی و روانی نسبت داد و مثل شما گفت که "عاشورا یک نوع لجبازی بوده است." ما به این نوع تحلیل‌ها می‌گوییم، تقلیل روان‌شناختی. یعنی عوامل اجتماعی و سیاسی پیچیده را به یک عامل ساده‌ی روانی و شخصیتی مثل "لجبازی" فروبکاهیم. البته من با تحلیل روان‌شناختی شخصیت‌ها موافق‌ام. جای این نوع تحلیل‌ها واقعاً خالی است. اما در مورد شخصیت‌های تاریخی دشواری‌هایی دارد، چون داده‌ها گاهی کافی نیست و یا دقیق و معتبر نیست. این را هم اضافه‌ می‌کنم که پیش از این در باب نهضت عاشورا قبلاً در همین کانال تحلیل مفصّلی منتشر کرده‌ام تحت عنوان "ریشه‌های تاریخی و اجتماعی نهضت عاشورا" و در آن عوامل دخیل در شکل‌گیری این نهضت را به تفصیل توضیح داده‌ام. پیش‌نهاد می‌کنم این مطلب را در همین کانال جست‌وجو و سپس مطالعه نمایید!

اما سؤال شما قوه‌ی تخیّل را در من فعّال می‌کند. وقتی این پرسش را خواندم احساس کردم با کسی مواجه هستم که چند روز قبل از حمله‌ی اعراب مسلمان به ایرانِ ساسانی و زرتشتی به خواب رفته است (مثل خواب اصحاب کهف یا مثل خواب زمستانی) و حالا بعد از گذشت هزار و سی‌صد چهارصد سال از خواب بیدار شده و می‌پرسد، چه شد "دین یکتاپرستی"؟‌ "حرامیان" با ما چه کرده‌اند؟‌ کجا رفت تمدن ما؟ در نتیجه، خوش دارم بگویم در این مدّتی که پرسش‌گر فرضی ما خواب بوده دین که سهل است، کلِّ تاریخ ما عوض شده است. اما چرا عوض شده است؟

پاسخ من این است که مؤبدان زردشتی دین یکتاپرستی را با حکومت ساسانی آمیختند و یکتاپرستی را به نوعی بت‌پرستی سیاسی تبدیل کردند. دین زردشت پیامبر موحّد ایرانی، در خدمت حکومت ساسانی قرار گرفت و چنان دین و حکومت در هم آمیختند، که یکتاپرستی، به ساسان‌پرستی و ساسانی‌پرستی بدل شد. زنده‌گی مردمان ایرانی تباه شد و مؤبدان و روحانیان زردشتی فاسد شدند و حکومت مثل گرگی خون‌خوار و درّنده گشت و از امتزاج همه‌‌جانبه‌ی دین و حکومت، راه نفس مردم بسته شد.

این گونه بود که وقتی اعراب بی‌تمدّن اما موحد و یکتاپرست، به ایران حمله کردند بخش وسیعی از مردم ایران احساس آزادی و رهایی کردند. حتّا نیروهای مسلّح ساسانی به خدمت اعراب شتافتند و به آن‌هایی که فاقد تمدن و سلاح و امکانات جنگی بودند، آموزش دادند چطور سلاح‌هایی مثل منجنیق و دیگر ابزارها و ادوات جنگی را بسازند و به‌کار گیرند.

دو سال پیش در فاصله‌ی کوتاهی دو بار به یزد و میبد رفتم و از مکان‌های مقدّس زردشتی دیدن کردم. تقریباً هیچ مکان مقدس زردشتی وجود نداشت که نسبتی با حکومت و دربار ساسانی نداشته باشد. فاعتبروا یا اولی الابصار! عاقبت دین یکتاپرستی وقتی که با حکومت و نظام سیاسی درمی‌آمیزد، به‌تر از این نخواهد بود. دین یکتاپرستی مورد نظر شما، بعد از آمیختن همه‌جانبه با حکومت ساسانی متأسّفانه به احتضار افتاده است. البته می‌توان الآن بر بالین‌اش نشست و در غم‌اش گریست! وقتی گاتها را می‌خوانی، سخنان لطیف و زیبای زرتشت اشک از چشمان‌ات جاری می‌کند، اما وقتی تاریخ دین زردشت را می‌خوانیم از حجم جنایات روحانیان زردشتی دچار شگفتی می‌شویم.

تاریخ محل آزمون همه است. چه دین زردشت، چه مسیحیت، چه اسلام، چه مارکسیسم، چه سکولاریسم، و چه تشیّع همه و همه در تاریخ آزمون پس می‌دهند. متأسّفانه به‌نظر می‌رسد اغلب رفوزه شده‌اند. گاهی مثل دین زردشت چنان امتحان را خراب می کنند، که به آن‌ها فرصت دوباره داده نمی‌شود. البته، این موضوع بحث مستقلی می‌طلبد.

🔻مخاطب عزیز جسارت مرا در این نوع پاسخ‌گویی ببخشایید! قوه‌ی تخیّل‌ام زیادی به‌کار افتاد!

حسن محدثی گیلوایی / 10 آبان 1397

@NewHasanMohaddesi
@religionandsociety