🔶 جامعه شناسی فقه اسلامی؛ اقتصاد و سلسله مراتب قدرت در خانواده.. ✍️ جواد شریفی

🔶 جامعه شناسی فقه اسلامی؛ اقتصاد و سلسله مراتب قدرت در خانواده

✍️ جواد شریفی

در فقه اسلامی _چه شیعی و چه سنی_ مرد در بالای هرم قدرت در خانواده قرار دارد. به نظر نگارنده این قدرت و سلطه را نه صرف مرد بودن، بلکه عمدتا "قدرت اقتصادی" به او بخشیده. در ادبیات فقهی، اسم رمز این قدرت و سلطه مردانه، "ولایت" است. و‌ در این نوشته نیز، واژه ولایت برای اشاره به همین مفهوم به کار خواهد رفت.
مطابق فقه اسلامی، تنها پدر و پدربزرگ پدری می توانند "ولی" یک زن باشند. یعنی افرادی که قدرت اقتصادی دارند و زن نیز وابسته اقتصادی آن ها تعریف می‌شود. همین قدرت اقتصادی مرد، ابزار تحمیل ولایتش بر خانواده است. دیگر جایگاه های قدرت در خانواده نیز بر حسب عامل اقتصادی تعیین می شوند. چنانکه ولایت پدر بر پسر که عضوی مولد ثروت است، کمتر از ولایت بر مادر و دختر است که مولد ثروت نیستند.

❇️ زنی که از دستور شوهر سرپیچی کند، در فقه "ناشزه" خوانده می شود. "نشوز زن" یعنی سرپیچی از خواسته های مرد. برای مثال زن اگر نسبت به خواسته های جنسی مرد تمکین کامل نداشته باشد یا بی اجازه شوهر از خانه خارج شود، دیگر نفقه اش بر شوهرش نیست و شوهر با قطع نفقه زن، می‌تواند اراده اش را بر او تحمیل کند. به همین ترتیب، مرد به پشتوانه همین ولایتش بر زن می تواند او را از روزه مستحبی، اعتکاف، نماز جماعت در مسجد، سفر و دیدار با خویشاوندان نیز منع کند و زن مجبور است از شوهر اطاعت کند.
"درباره نشوز زن و واجب نبودن نفقه زن ناشزه بر شوهر: قواعد الاحکام علامه حلی، ج۴، ص۹۴ _ درباره منوط بودن نفقه همسر دائمی بر تمکین جنسی کامل: لمعة دمشقیة، کتاب نکاح، باب نفقات"

❇️ نیز مطابق بعضی فتاوای فقهی، صحت حج مستحبی برای زن مشروط به اجازه شوهر است اما برای پسر مشروط به اجازه پدر نیست. این تفاوت احتمالا برای آن است که پسر می‌تواند وابستگی اقتصادی اش به پدرش را پایان دهد و از ولایت پدر خارج شود. بر خلاف زن که هیچ‌گاه چنین استقلالی را نخواهد داشت. "لمعة دمشقیة، کتاب حج"

❇️ همچنین زن بدون اجازه شوهر حق نذرکردن ندارد ولی پسر نیازی به اجازه پدرش ندارد. زیرا زن از خود چیزی ندارد و هر چه دارد از شوهرش است؛ پس به اجازه شوهر برای نذر نیاز دارد ولی پسر خود می تواند ثروت کسب کند و به اجازه پدر نیاز ندارد. "لمعة دمشقیة، کتاب نذر"

❇️ این که سهم ارث مرد از سهم ارث زن بیشتر است از آن روست که مرد نیروی تولید ثروت است و قدرت اقتصادی باید نزد او متمرکز باشد(همان طور که مسئولیت اقتصادی اش نیز بیشتر است) و یا اگر دیه مرد از زن بیشتر است برای آن است حذف شدن مرد ضرر بیشتری به اقتصاد خانواده می زند تا حذف شدن یک زن.

❇️ نیز با توجه به مسئله قدرت و اقتصاد است که نوع خاص روابط در ازدواج موقت معنا می یابد. همسر موقت یک مرد به جز تامین جنسی مرد، وظیفه دیگری ندارد و در انجام هر کاری آزاد است. در حالی همسر دائم در حتی کار ساده ای مانند خروج از خانه باید از شوهرش اجازه بگیرد. این تبعیض ریشه در آن دارد که در ازدواج موقت، زوجین نه از هم ارث می برند و نه نفقه زن بر مرد واجب است. پس ولایت مرد، از کانال ارث و نفقه بر زن تحمیل نمی شود که آزادی هایش را سلب کند.

❇️ طبق نظر رایج در میان فقیهان، دختر برای ازدواج به اجازه ولی نیاز دارد یعنی پدر یا پدربزرگ پدری. همان کسانی که دختر وابسته اقتصادی آن‌هاست. حال اگر هیچ یک از این دو نباشند، بعضی فقیهان فتوا می دهند که مستحب است دختر از برادر بزرگش اجازه بگیرد و نه حتی مادرش! "ويستحب لها اجازة عقد الاخ الاكبر" و اجازه برادر بر اجازه مادر هم مقدم است و مادر اصلا ولایتی ندارد که اجازه اش مطرح باشد یا نه. ولی پسر برای ازدواجش به اجازه هیچ کسی نیاز ندارد. این تبعیض میان دختر و پسر از کجا سرچشمه می گیرد؟ بنا بر آن چه گفته شد، از اقتصاد.
پسر چون پس از چندی از پدرش استقلال اقتصادی پیدا می کند، از ولایت پدر بیرون رفته و برای ازدواج به چنین اجازه ای نیاز ندارد ولی دختر در نظام زیستی مطلوب فقیهان _که وضعیت ایده آل یک زن را در خانه و کار خانگی تعریف می کند_ فرصت دستیابی به چنین استقلالی را ندارد تا در امر ازدواج خودش مختار باشد.
دقت در این نکته، عمق هوشمندی فقیه برجسته ای چون سیدعلی سیستانی را آشکار می کند که معتقد است دختر اگر زندگی مستقل خودش را داشته باشد و اقتصادش را از پدرش جدا کرده باشد، برای ازدواج نیاز به اجازه ولی ندارد.(احتیاط واجب)

در بعضی پژوهش های جامعه شناختی نیز بر تاثیر عامل اقتصادی در نحوه توزیع قدرت در خانواده تاکید شده است. برای نمونه در دو سده اخیر، مشارکت دیگر اعضای خانواده مانند زن و فرزندان در اقتصاد خانواده به کاهش اقتدار پدر و زوال پدرسالاری منجر شده است. "زوال پدرسالاری، قانعی راد"

@social_studies_of_fiqh

https://t.me/religionandsociety