️ راهپیمایی اربعین و معناهایش.. ️ علی زمانیان

♦️ راهپیمایی اربعین و معناهایش

✍️ علی زمانیان

🔹چه انگیزه و یا انگیزه هایی سبب می شود کسانی رنج و مشقت حضور در راهپیمایی اربعین را بر خود هموار می کنند و خستگی مسیر طولانی زیارت را با پای پیاده بر خود هموار می نمایند؟ علل آن کدام است؟ همه ی افرادی که در این راهپیمایی شرکت می کنند، آیا از آن چه آن ها را بدان سو می برد، آگاهند؟

🔸برای فهم این واقعه،‌ آیا همه ی علت ها را باید در مواردی خلاصه کنیم که خود عاملان و کنشگران توضیح می دهند و یا می توانیم با واکاوی در لایه های پنهان و شاید ناخودآگاه زائران، تفسیری از رفتارشان ارائه دهیم که بتواند این حرکت را تبیین نماید؟ به سخن دیگر، برای تفسیر رفتارها و تبیین علل آن، آگاهی کنشگر به انگیزه ها، معناها و نتایج کنش، آیا ضروری است؟ به سخن دیگر، برای تببین پیاده روی اربعین، آیا کسانی که در این پیاده روی شرکت می کنند، باید خودشان به ما بگویند که چرا در این راهپیمایی شرکت می کنند؟ و یا ما علاوه بر توجه و کاوش در گفتارشان، می توانیم با دقت ورزی در این رویداد، معناهایی از آن استخراج نماییم؟

🔹برای توضیح و تبیین راهپیمایی اربعین، البته باید از معنایی که کنشگر به کنش خود می دهد سود جست، می توان از لابلای گفتارهای مبهم و نارسا و رفتارهای غیر منسجم و گاه شواهد کلی، معنایی معقول استخراج کرد. شاید کار مفسر در این جا، تقب زدن در بخش ناخودآگاه ذهن کنشگران و دست یافتن به انگیزه ها و معناهایی است که ممکن است کنشگران، آگاهانه به آن ها نمی اندیشند. و هم باید پدیده را واکاوی نمود و معناهای آن را از مجموعه ی آن چه رخ می دهد، بیرون کشید.

✅ در این نوشته، با اشاره به شش عامل، سعی می شود به نحو موجز تفسیری از این رویداد ارائه گردد که بتواند پرتوی جدید به پرسش هایی از چرایی شکل گیری راهپیمایی اربعین بتاباند و زوایایی مغفول از آن را باز نماید.

✔️ شش عامل عبارت است از:

❗️1. احساس بدهکاری به عاشورا

یکی از عناصری که در رفتارهای آیینی عاشورایی، موثر است، احساس بدهکاری محبان و شیفتگان به تاریخ عاشورا و به امام حسین است. این که چرا این احساس به وجود آمده است و نقش صفویه و بعد از آن، روحانیان شیعی چقدر بوده است، جای گفتگو دارد. اما آن چه رخ داده و بتدریج این احساس در شیعه شکل گرفته است، این است که ما به امام حسین بدهکاریم و آن بدهکاری، پاسخ به دعوتش برای یاری کردنش است. تو گویی "هل من ناصرا ینصرونی" اش را بی جواب گذاشته ایم. زیرا نبوده ایم که به حمایت او برخیزیم. این که نبودیم، حس شرمندگی در ما ایجاد می کند. نبودیم که ندای او را پاسخ گوییم. و حسرت از این که کاری از ما ساخته نیست تا از این واقعه جلوگیری کنیم.

احساس بدهکاری به عاشورا، سبب شده است دست به رفتارهایی بزنیم تا نشان بدهیم که اگر می بودیم او را یاری می کردیم. قمه زنی، از این لحاظ، نشانه ی صادق بودن ادعایی است که اگر بودیم، به یاری اش می شتافتیم. زنجیر زنی، سینه زنی و به خود آسیب زدن و در این جا، رنج پیاده روی تا کربلا و تحمل مشقات آن را بر جان می خریم تا نشان دهیم در گفتارمان صادقیم. تا نشان دهیم اگر آن زمان نبودیم تا امام حسین را یاری کنیم اما امروزه به یاد او آن بدهکاری را در راهپیمایی پرداخت می کنیم. وقت آب خوردن از امام حسین یاد می کنیم، شاید به این معنی که می دانم که تو در آن صحرا تشنه بودی و من اینک دارم آب می نوشم، کاری از دستم برنمی آید، و از این رو شرمنده هستم. اما به یادت هستم. شرمنده ام که آب می نوشم و تو تشنه شهید شدی.

✅ کسانی که زیارت می روند، می توانند به آسانی با هواپیما و یا ماشین بروند، اما چرا پیاده؟ زیرا با این کار گویی به ما می گویند: اولا داریم خودمان را تنبیه و مجازات می کنیم از باب آن بدهکاری به تاریخ و از سوی دیگر نشان می دهیم که در ادعای مان در یاری حسین راستگو هستیم. شبیه واکنش روان شناختی کسانی که نتوانسته اند عزیزان شان را از مرگ نجات دهند و در این مورد و تا همیشه که هستند خود را ملامت و سرزنش می کنند.

ادامه در آدرس زیر:
https://telegra.ph/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%BE%DB%8C%D9%85%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%A7%D8%B1%D8%A8%D8%B9%DB%8C%D9%86-%D9%88-%D9%85%D8%B9%D9%86%D8%A7%D9%87%D8%A7%DB%8C%D8%B4-10-18

@religionandsociety