مرجع محتوای تخصصی مطالعات اجتماعی دین: نشستها، همایش ها، پایان نامه ها، معرفی کتاب، مقالات، پژوهشها و یادداشتهای تحلیلی. اطلاع رسانی، تبادل و دریافت مطلب: مریم محمدی اکمل @maryam_mohamadiakmal
🔻 گناهکاران کوچک؛ تأملی در سازوکارهای حوزوی مؤثر بر وضعیت روحی طلاب 🔻.. ✍️ جواد شریفی
🔻 گناهکاران کوچک؛ تأملی در سازوکارهای حوزوی مؤثر بر وضعیت روحی طلاب 🔻
✍️ جواد شریفی
فضای معنوی مدارس شبانه روزی علوم دینی را که کمی در آنها زیستهام به آسانی نمیتوانم فراموش کنم. طلاب نوجوان یا جوانی که غالبا کمتر از 20 سال سن داشتند ولی شبها نزدیک سحر به نمازخانه میرفتند و نماز شب میخواندند. اگر آن قدر خسته و خوابآلود بودند که خواب میماندند، قضای نماز شب را همراه با قضای نماز صبح! میخواندند. هر روز صبح یا دعای عهد میخواندند و یا زیارت عاشورا، شبهای چهارشنبه دعای توسل و شبهای جمعه دعای کمیل البته تا قبل ازدواج. بعضی خودشان را ملتزم کرده بودند هر روز به زیارت حرم رضوی بروند. همه اینها غیر از ایام محرم و رمضان بود که برنامههای خاص خودش را داشت.
این که این رفتارهای عبادی و معنوی ریشه در چه داشت نمیدانم. اینکه در احساس نیازی واقعی و آگاهانه ریشه داشت یا تحت تأثیر بزرگترها بود یا اقتضای جو و محیط یا هر چیز دیگر اکنون مهم نیست. ولی آن چیزی که در همه آن سالها برایم پرسشی مبهم بود، این بود که چرا یک نوجوان مثلاً 17 ساله آن همه گریه و زاری و استغفار میکند؟! مگر در آن سن چه گناهانی از او سر میزند؟! پرسش مهمتر اینکه این همه حس گناه چه بر سر شخصیت او میآورد و چه قدر توان ذهنی او برای این همه حس گناه به هدر میرود؟!
به نظر میرسد برای تحلیل بسیاری از مسائل اجتماعی حوزه و روحانیت، مفهوم "نهادهای تام" total institution بسیار کارگشاست. همان نهادهایی که در ردیف سربازخانه، بیمارستان، تیمارستان و زندان، هدفشان بازجامعهپذیر کردن افراد و دادن هویت نو به آنهاست. برای دادن هویت نو به یک فرد نیاز است هویت قبلیاش در هم شکسته شود و برای این منظور لازم است حس نفرت از هویت فعلی را به وی داد. در مدراس دینی شبانه روزی _که گونه ای از نهادهای تام به شمار میروند_ ایجاد این حس نفرت از کانال آموزههای دینی صورت میگیرد؛ از طریق ایجاد حس گناه.
فرد در این مدارس علمیه با القائات محیطی فراوانی روبروست که مدام او را گناهکار میخوانند و دعوت به استغفار و توبه میکنند. وانگهی دایره گناه را نیز چنان گسترده تعریف میکنند که از نگاه به صورت یک زن تا لگد کردن کفش دیگری تا ترک نماز شب و دیر خواندن نماز روزانه تا روزانه بیشتر از شش ساعت خوابیدن و بیشتر از یک بشقاب غذاخوردن را نیز در بر گیرد. التزام سرسختانه به هنجارهای رفتاری ریز و درشتی که مستقیم و غیرمستقیم از فرد خواسته میشود، همه به نوعی زمینهساز ایجاد حس گناه در وی میشود و این حس گناه، در دل خود، هم دعوت به توبه و استغفار دارد و هم دعوت به انسانی بهتر شدن. اما این حس گناه با طلاب چه میکند؟
این حس گناه برخی را از خودشان شرمسار میکند و برای پذیرفتن هویت جدید آماده میکند ولی برخی را نیز به کلی رمانده و از هرچه ثواب، بیزار و به هرچه گناه مشتاق میکند. اما اثر مشترک و همگانی این حس گناه، درگیری ذهنی شدید طلاب _خصوصا در سالهای نخست طلبگی_ و هدر رفتن نیروی ذهنیشان برای هیچ و پوچ است. نمیخواهم بیرحمانه قضاوت کنم اما به نظر من این حس گناهی که در حوزه علمیه به عنوان یک سازوکار تربیتی در خدمتِ ساختن هویت دینی آنها به کار گرفته میشود، اثرات مخرب و جبرانناپذیری بر شخصیت و سلامت روانی آنها و بر میزان دینداریشان در دورههای بعدی زندگیشان میتواند بگذارد.
🔰منبع: مطالعات اجتماعی فقه
https://t.me/religionandsociety