الهیات در عصر علم

الهیات در عصر علم

🔻 الهیات در عصر علم🔻

👤 #میلاد_نوری

🔹 آغاز دورۀ مدرن تلاش برای تعلیم و تربیت آزاد فنون و افزایش سعادت این-جهانی است؛ و پایان آن، به تعبیر نیچه، مرگ خدا است. خداوند در جهان کنونی غایب است و دیگر نه موضوع معرفت، بلکه موضوع گاه به گاه تجربۀ دینی است. تجربه‌ای که خود تأییدی بر غیاب الوهیت از زیست معرفتی آدمیان است.

🔸غیاب خدا، حتی اگر نگوییم مرگ خدا، مرگ معنا است و مرگ معنا مرگ انسانی است که با علم و تکنیک سرگرم است، طبیعت را تخریب می‌کند، اخلاق را فراموش می‌کند، زیبایی را تبدیل به ابزار می‌سازد، و چون راهی به برون رفت از خویش ندارد، دچار ملال و پوچی و گمگشتگی است.

🔹علم مدرن با روی آوردن به شناخت فرآیندهای طبیعت و تبیین چگونگی پدیدآیی اشیاء، روی به بررسی قوانین جزء-به-کل و کل-به-جزء طبیعی آورده و می‌کوشد از طریق ریاضیات فرآیندهای ضروری و احتمالاتی اشیاء را در چارچوب زمان و مکان توضیح دهد.

🔸این امر تنها با خودمحدودگری معرفت به چارچوب فضا و زمان ممکن است که با اصرار بر ناشناختگی امور غیرزمانی و غیرمکانی، غیاب الوهیت از حیات معرفتی آدمیان را رقم می‌زند.

🔹اگر چه علم در بیان چگونگی‌های اشیاء در چارچوب قواعد زمانی-مکانی موفق بوده است، اما ابعاد انسانی و الهی واقعیت را از طریق همان قوانین طبیعی توضیح داده و با تاکید بر فرآیندها و چگونگی‌ها، ناگزیر به نفی «چرایی»های زیست انسانی دامن زده است.

🔸تفکیک «چگونگی» و «چرایی» راهی است که امکان بازتفسیر الهیات و حیات انسانی در عصر علم را فراهم می‌آورد. به‌این‌ترتیب، اگر علم بیان چگونگی پدیدآیی اشیاء زمان-مکانی است، الهیات تبیین غایت قدسی آن‌هاست. غایتی که نه همچون امری جداگانه و مستقل، بلکه همچون استمرار الوهی همین عالم قابل توجه است.

🔹در تاریخ ۲۶ شهریور ۹۸ در محل موسسه خانه دوستان آشنا، طی سخنانی کوشیدم چنین مواضعی را تشریح کنم.

فایل صوتی به همراه توضیحات بیشتر👇
✨ → 3danet.ir/Vd50F


🔰منبع: نو اندیشی دینی کیان

@religionandsociety