مرجع محتوای تخصصی مطالعات اجتماعی دین: نشستها، همایش ها، پایان نامه ها، معرفی کتاب، مقالات، پژوهشها و یادداشتهای تحلیلی. اطلاع رسانی، تبادل و دریافت مطلب: مریم محمدی اکمل @maryam_mohamadiakmal
🔻جامعهی دینی و تنگنای بوروکراسی دولتی 🔻
🔻جامعهی دینی و تنگنای بوروکراسی دولتی 🔻
♦️گفتگو با محسنحسام مظاهری پیرامون رابطه انقلاب و جامعه دینی
(بخش نخست)
[قسمت 3 و پایانی]
🔹بعد از شکلگیری دولت و تثبیت آن یک اتفاقی افتاد که شریعتی هم با تیزبینی خودش آن را میدید. اگر جریان اجتماعی به سمت فرم پیدا کردن برود و این فرم متصلب در قالب دولت باشد، از جمله آفتهای آن تثبیت این شور اجتماعی است و این تثبیت در قالب دولت، تبدیل به بروکراسی میشود. در کنار هر نهاد اجتماعی عرفی، یک بروکراسی دولتی ایجاد شده تا شور اجتماعی را مدیریت کند تا این شور بعدا دولت را دچار چالش نکند و مدیریت شور اجتماعی مستلزم کنترل و یکسانسازی است. مثلا در کنار وزارت مسکن و شهرسازی، جهاد سازندگی، در کنار وزارت رفاه، کمیته امداد و در کنار ارتش، سپاه ایجاد میشود. در کنار هیئتهای مذهبی هم سازمان تبلیغات شکل میگیرد. بخشی از این کنترل کردن خاصیت دولت است. قبل از تشکیل دولت در موقعیت جنبش هستیم ولی بعد از استقرار باید کنترل کرد و این کنترل مستلزم فرم دادن و به خدمت درآوردن است. این فرم دادن بعد از مدتی به ساخت بروکراسی میل پیدا میکند. بروکراسی در مرحله اول در پاسخ به نیاز است ولی بعدا جای بروکراسی عرفی را تنگ میکند. در واقع مردم خودشان را کنار نمیکشند و این پیام از جانب دولت به تودههای مردم داده میشود. بعد از انقلاب به مردم گفتیم شما زحمت کشیدهاید و انقلاب کردهاید، حالا دیگر کنار بروید و هروقت نیاز باشد، شما را خبر میکنیم. این پیام همان بروکراسی است. قبل از تشکیل دولت در جامعه تکثر وجود دارد ولی در دولت نمیتوان آن را حفظ کرد و شما ناگزیر به ساختار واحد و ساخت سازمان هستید و باید تکثرها را به مرور زمان درهم ادغام کنید. حال آن جریان توده همراه با انقلاب یا در ساختار جدید هضم و در آن ساختار به کار گرفته میشود که همان تغییر مشاغل نیروهای انقلابی است که در اول اتقلاب مشاهده میکنیم و یا بیرون ساختار میمانند و مخاطب این بروکراسی هستند و هر وقت فراخوان شوند، به میدان میآیند. این بروکراسی به مرور زمان رسمیتر و تثبیت میشود و سیطره خود را افزایش میدهد. همه بخشهایی که ما الآن از دولتیشدن آنها صحبت میکنیم و میگوییم از روح اولیه و مردمی خود جدا شدهاند، در ابتدا اینگونه نبوده و در یک گذار اجتماعی با توجه به اقتضائات دوره تثبیت و نیاز دولت، مدیریت جریانهای مردمی افزایش یافته است. میل به توسعه نفوذ و کنترل یک میل ذاتی دولت است، در دولت دینی، انگیزههای دینی هم مزید بر علت شده و به آن رنگ و لعاب دینی میدهد. در هرحال قدرت نرمی که در جامعه مدنی مذهبی شکل گرفته و ذخیره شده بود، پس از انقلاب به نهاد دولت انتقال پیدا کرد و در نتیجه جامعه مدنی تضعیف شد. بهنظر بنده این استراتژی اشتباه بود و باید دوباره به شکلگیری جامعه مدنی مستقل، قوی و پویا کمک کنیم که جریانهای مختلف در عین تکثر با یکدیگر رقابت میکنند و ارتباط و تعامل دارند.
[پایان بخش نخست]
https://telegra.ph/%D8%AC%D8%A7%D9%85%D8%B9%D9%87-%D8%AF%DB%8C%D9%86%DB%8C-%D9%88-%D8%AA%D9%86%DA%AF%D9%86%D8%A7%DB%8C-%D8%A8%D8%B1%D9%88%DA%A9%D8%B1%D8%A7%D8%B3%DB%8C-%D8%AF%D9%88%D9%84%D8%AA%DB%8C-03-15
🔰منبع: دین |فرهنگ |جامعه - محسن حسام مظاهری
@religionandsociety