🔻 مهر پنهان در سرزمین مردان؛ درنگی مردم‌شناختی در یک تابوی دینی زنانه🔻.. ✍ جواد شریفی

🔻 مهر پنهان در سرزمین مردان؛ درنگی مردم‌شناختی در یک تابوی دینی زنانه🔻

✍ جواد شريفی

بخش 2 از 2


🔸اما بازگردیم به سه پرسش آغاز جستار...

🔹به پندار من شاید چندان نادرست نباشد اگر بهبود شماری از حقوق زنان در شریعت محمدی را بازتابی از زن‌دوستی و زن‌نوازی پیامبر اسلام در تأثر از فرهنگ مادرتباری بدانیم. این تأثر دست‌کم از دو سو می‌توانسته باشد:
یکی، داشتن همسری مانند خدیجه که تأثرش از فرهنگ مادرتباری چندان بیراه نمی‌نُماید.
دوم، زیستن در میان قبایل یمنیِ اوس و خزرج؛ یک بار در کودکی هنگام سفر به یثرب همراه مادر و بار دیگر پس از هجرت.

🔸اما این به معنای پذیرش هنجارهای مادرتبارانه در شریعت محمدی نبوده؛ چرا که بستر شریعت محمدی، جامعه مردسالار و پدرتبار اعراب عدنانی به‌ویژه قریشی بود. از همین رو به پندار متواضع نویسنده، نکوهش همانندی زن به مرد در آموزه‌های پیامبر اسلام برای برساخت دوگانهٔ رفتار زنانه/رفتار مردانه و سرکوب خرده‌فرهنگ‌های مادرتبارانه بوده است.

🔹اما در پاسخ به اندیشمندانی همچون مرتضی مطهری که بر این باورند "زن را ناز سزد و مرد را نیاز"و خواستگاری مرد از زن را هماهنگ با سرشت آدمی و همساز با آموزه‌های اسلام دانسته‌اند، نخست باید پرسید اگر چنین باشد پس آیا خدیجه خلاف سرشت آدمیان رفتار کرد و چرا محمد بن عبدالله نادرستی رفتار خدیجه را هیچگاه یادآور نشد؟!

🔸سپس خوب است به تاریخ و مردم‌شناسی نگاهی انداخت. در تاریخ آمده که زنی به نام "ماویة دختر عفزر" شهبانوی سرزمین خودش بود. روزی به بردگان خود سپرد بروند زیباترین مرد جوانی را که یافتند برایش بیاورند. آنان نیز جستند و حاتم طائی را یافتند و پیش ماویة آوردند. ماویة به حاتم گفت آماده شو و به بستر بیا... (الاخبار الموفقیات للزبیر بن بکار حدیث52) با اینکه این گزارش درباره قحطانیان است، در دیگر فرهنگ‌های مادرتبارانه نیز این زن بوده که از مرد خواستگاری و درخواست آمیزش می‌کرده است.

🔹نکته این که هرگاه برای یک پدیده که فطری و سرشت‌پایه می‌دانیمش، در تاریخ نمونه‌های ناهمساز بیابیم، می‌فهمیم که آن پدیده به راستی ریشه در سرشت آدمیان ندارد بلکه گونه‌ای از مناسبات انسانی بوده که در بستر ویژه‌ای رخ نموده، پس از چندی یا نابود شده و یا تا زمان ما پاییده است. پس با دانستن اینکه در تاریخ، زنان هم خواستگار مردان می‌شده‌اند دیگر نمی‌توان خواستگاری مرد از زن را فطری و سرشت‌پایه دانست.

🔸ناروا شمردن و ناپسند دانستن خواستگاری زن از مرد با دستاویز کردن پندارِ سرشت، چیزی نیست مگر تلاش برای فراگیر کردن گونه‌ای از رفتار اجتماعی زمان‌مند و مکان‌مند و سرکوب دیگر گونه‌های رفتار؛ مگر، ندیدن امر انسانی در گستردگی و گونه‌گونی‌اش و مگر، لگام زدن به انسان با تابوهای زمانه.

🔹پی‌نوشت: برخی شرق‌شناسان مانند روبرتسون اسمیت با آوردن شواهد گوناگون مدعی بودند سامان خویشاوندی همه اعراب جزیرة العرب بر مادرتباری استوار بوده ولی در یکی دو سدهٔ نخست پس از اسلام، کسانی همچون کلبی برای چهره‌های نامدار عرب تبار پدری دروغین ساختند. ولی جرجی زیدان در "تاریخ تمدن اسلامی، جلد سوم" آن ادعا و شواهدش را آورده و پاسخ‌های درخوری داده است. اما ادعای این جستار کمینه است و تنها از وجود رگه‌هایی از فرهنگ مادرتباری در میان اعراب سخن می‌گوید.

🔰منبع: مطالعات اجتماعی فقه

@religionandsociety