🔻نقد چند طیف اصلی از آخوندها در آستانه جشن چهل سالگی انقلاب با امید ظهور طیفی نو از روحانیت که هم محبوب است و هم معقول🔻

🔻نقد چند طیف اصلی از آخوندها در آستانه جشن چهل سالگی انقلاب با امید ظهور طیفی نو از روحانيت که هم محبوب است و هم معقول🔻
(یادداشت واره)

✍🏻افسانه فهیمی (دانشجوی دکتری الهیات)

🔹یکی از حوادث مهم در حال وقوع ایران پس از انقلاب اسلامی ،ظهور طیف جدیدی از روحانیت است که در طبقه بندی ،نه می توان آنها را ذیل گروه روشنفکران گنجاند ،نه ذیل مخالفان ،نه ذیل سنت گراها،نه ذیل چپ ها ،نه ذیل راست ها. در واقع این طیف اساسا هویت خود را با حرکت بين گروه های فوق الذکر تعریف می کنند؛گروهی که اصطلاحا یکی به میخ می زنند و یکی به نعل .طیفی که بعید می دانم چه روشنفکران و چه سنت گراها بتوانند بیش از یک ساعت سر میز گفتگو با آنها بنشینند.این طیف از آخوندهای در حال ظهور، با این سیاست به دنبال احیای مجدد محبوبیت نهاد رو حانيت در بین مردم از گروه های مختلف اند.والبته به گمانم مهمترین سیاست آنها فروکاهش نقد کلی تفکر آخوندی (این تفکر به سرعت در حال اپیدمی شدن در طیف های مختلف از استاد دانشگاه تا راننده تاکسی ها در ایران است )به نقد برخی از آخوند هاست که احتمالا تعداد آنها به انگشتان یک دست هم نمی رسد است.اصطلاحا سیاست گریز از مرکز و همان اصطلاح کی بود کی بود من نبودم رو برگزیده اند! واقعیت این است که من نبودم ،دستم بود ،تقصیر آستينم بود بازی کودکانه ایست که باید خیلی زود تمام شود .مردم در ایجاد و پیش آمدن و تداوم وضعیت موجود ایران همه طیف های روحانیت را مقصر مي دانند. شاید زائری ها و حائری شيرازي ها در جذب مجدد مردم و افزایش محبوبیت نهاد روحانیت تا حدودی موفق بوده اند و مردم به حسن صداقت آنها باورمند شده باشند ،اما،اماااااااا آنچه نباید در این میان فراموش شود این است که بخش قابل توجهی از جامعه ایران که مدام روبه افزایش نیز هست ،اساسا منتقد تفکر آخوندی هستند و همه آنها را از یک کرباس می دانند البته با کمی تفاوت جزئی.به گمانم تلاش طیف زائری ها باید صرف تعدیل این نگاه (منکرین و منقدین تفکر آخوندی )شود تا صرف نقد آقای علم الهدی و...

🔸- نکته دیگر ظهور نوعی سانتی مانتاليزم (فانتزی گرایی ) در طیف روحانیون به اصطلاح شهاب مرادی وارها هستیم که مردم ایران با این طیف از روحانیون نیز اساسا کنار نیامده است .شاید ادبیات فانتزی و به روز این گروه در آغاز،برای برخی دهه هفتاد و هشتادي ها جذاب باشد اما این طیف نیزروانشناسی و جامعه شناسی دقیقی از توده مردم (متوسط به پایین ) که اساسا فضای فکری آنها گره خورده با مسائل اقتصادی و رنج زندگی است و فرسنگها ازقرائت های سانتی مانتال دور است نداشته و موفقیت چشمگیری نداشته است .

🔹-و اما طیفی که برای زدن هر حرف ساده ای چشم های خویش را از حلقه به در کرده و انگشت اشاره خود را تا بالای سرش بالا می برد و گاه قرآن نیز برسر نیزه می کند که اساسا نه ویژگی مثبت مردمی بودن زائری ها را دارد نه فانتزی و لطافت شهاب مرادی ها را ،نه عقل گرایی و نو تفسیر خواهی شبستری ها را .! ( البته به جای همه اینها ،حمایت های حکومتی و تریبون های رسمی و پشتیبانی بی دریغ صدا و سیما را با خود دارند )و عموما طرفداران این طیف نسل دهه چهل و پنجاه به ما قبل هستند که بسیاری از دهه شصتی ها به این طرف آنها را عامل تمام ناکامی ها و آشفتگی های این روزهای ایران مى دانند..

🔸-می ماند طیف کدیور ها و شبستری ها و.. که مخاطبان آنها بین روشنفکران و لیبرالها و سکولارها تقسیم می شوند و به دلایل مختلفی از جمله کتاب نخوان بودن شمار قابل توجهی از جامعه دینداران معروفیت چندانی بین عوام ندارند ..

🔹سیاست های همه طيف های اشاره شده به دلایل بیان شده و نشده در فوق نتوانسته است پس از چهل سال کارگر افتد .وقت آن است که در یک اجماع علنی یا غیر علنی ،همه طیف ها بر سر یک میز بنشینند و سنگ های خود را با هم وا بکنند وفکر چاره کنند و حتي به دنبال معرفی طیفی جدید باشند که همه ویژگی های مثبت طیف های فوق را داشته باشد.

@religionandsociety