از جمله به زنان و دختران زیبا روی و سبز چهره و نمکین کار برد داشته و آزاده گی و

#سبز_سبزه_سبزینه

🌱🔺در آثار بدیعی و فولکلور،واژه های ( سبز، سبزه وسبزینه) که مورد بحث ماست،افزون بر معنای اصلی خود، معنا وتعبیر های دیگری هم دارند.از جمله به زنان و دختران زیبا روی و سبز چهره و نمکین کار برد داشته و آزاده گی و.طراوت و زیبایی را هم میرساند.
🌴حضرت حافظ، در بیت زیر واژهٔ « سبز» را به همان معنی اصلی اش که با رنگ آسمان شباهت دارد، به کار برده است:
🌿 مزرع سبز فلک دیدم و، داس مه ء نو
🌿یادم از کشتهء خویش آمد و،هنگام درو

🍁🔺« مزرع سبز فلک» کنایه از آسمان نیلگون است. مناسبت میان رنگ آسمان ورنگ سبز، وماه نو وداس وکشت ودرو کردن که بصورت( لف ونشر)آمده اند معلوم است.
🌲ویا بیتی ازحضرت مولانا که آسمانرا«چرخ سبز» گفته:
🌿اینک آن جویی که « چرخ سبز» را گردان کند
🌿 اینک آن رویی که ماه و زهره را، حیران کند

🌳استفاده از رنگ ها برای بیان مطلب در زبان استعاری وکنایه امیز ، نیز یکی از صنایع شعری وادبی است. حضرت مولانا از جملهء « سرت سبز» گفتن، #خوشبختی جانب مقابل را مراد کرده است:
🌿 هله پیوسته سرت سبز و، لبت خندان باد
🌿هله پیوسته دل عشق، ز تو، شا دان باد

🎄حافظ نیز از « سرت سبز » گفتن، #خوشبختی و #آسوده_حالی و #جاودانه_زیستن طرف را مراد کرده است:
🌿سرت سبز و دلت خوش باد و جاوید
🌿 که خوش نقشی نمودی از خط یار

☘در دنیای متمدن امروزه، رنگ های سبز و سرخ، معنا های دیگری هم پیدا کرده اند.رنگ سبز، همیشه علامت #پیشرفت و #حرکت کردن را نشان میدهد. و رنگ سرخ، افزود بر بعد انقلابی بودن آن، نشانهء توقف کردن به ویژه در قوانین ترافیکی را نشان میدهد.در این معنی، بیتی از لطیف ناظمی:
🌿گذشتم از خط « سبز» عبور کوچهء خویش
🌿چه بی نصیب دگر زان خط عبور، شدم

🍃 وقتی از سبزه ورنگ سبز سخن میگوییم، در ذهن ما همیشه بهار وزیبایی های طبیعت وجلوه های آن تداعی میشوند.فرخی سیستانی در وصف داغګاه امیر ابوالمظفر چغانی،از سبزه به معنای اصلی اش استفاده کرده و آن را به پرند نیلگون و پرنیان هفت رنګ تشبیه کرده است:
چون پرند نیلگون بر روی پوشد مرغزار
پرنیان هفت رنگ، اندر سر آرد کوهسار
🌿سبزه اندر سبزه بینی،چون سپهر اندر سپهر
🌿خیمه اندر خیمه بینی،چون حصار اندر حصار

🍂امیر خسرو دهلوی هم در همین معنی ګوید:
🌿صبا را ګاه ان آمد که راه بوستان ګیرد
🌿زمین را سبزه در دیبای ګل در پرنیان گیرد

🌱هلالی چغتایی در وصف دریا گوید:

🌿لب دریاست، چون لب دلبر

🌿از بیرون سبزه، از درون ګوهر

☘درخت سبز، مناجات سبز، قصهء سبز، گندم سبز، سر سبز، جای سبز هم میگوییم.بیت های در این باب:

🌿کجاست فصل مناجات شاخ سبز درخت ؟
🌿که در قیام درختان ، همه شکسته شدند» ( لطیف ناظمی)

🌿این باغ را که قصهء سبزش زیاد رفت
🌿پروانه و پرنده و گل، از کجا کنیم؟ ( بیرنگ کهدامنی)
🌿همه مرغان چمن، نام ترا می خوانند
🌿 گندم سبز من آیا که درودت امشب » ( بیرنگ کهدامنی)

☘ « قصهء سبز»،همان بهار است که از وطن کوچ کرده وجای انرا آتـش و خون گرفته است.وگندم سبز، همان گندم نا رسیده ونا پخته را گویند که ملخ های روزگار،گاهی انان را در ساقه هایش میخورند ونابود میکنند.شاعر اینجا خطابش به مردم است که از دست #ستمکاران_روزگار مانند گندم سبز، خوراک ملخ های روزگار شده اند.

☘در فرهنگ مردم، جای سبز و(جای سبزی) هم داریم.وآن به خانواده هایی گفته میشود که عضوی از خانواده، به سفر رفته باشد.وقتی بهار فرارسد،جهان سبز وخرم میشود.اما بهارحسن معشوق شاعر،کمال دیگری هم دارد

🌿بهار حسن تو افتاده آنقدر تر دست
🌿که تخم سوخته ء خال را کند سر سبز»
( صائب )

#کاوش_های_فرهنگی

@roshanfekridini13.