📚. مقالات شمس تبریزی... هر که نشنیده است بوی درد دل

📚 #معرفی_کتاب
مقالات شمس تبریزی
#شمس_الدین_محمد_تبریزی

هـر کـه نـشنیده است بـوی درد دل
گو بخوان یک بیت از دیوان شمس

🌿‍ «مقالات شمس تبریزی»،
مجموعه‌ای از سخنان و حکایات نغز و دلپذیر است که در دوران اقامت شمس تبریزی در قونیه (از سال ۶۴۲ تا ۶۴۳ و پس از غیبتی کوتاه از سال ۶۴۴ تا ۶۴۵ قمری) بر زبان وی جاری شده و پس از او توسط مریدان مولانا جلال‌الدین محمد بلخی به‌صورت یادداشت‌هایی پراکنده جمع‌آوری گردیده‌است.
🔹از گسیختگی و بریدگی عبارات و مطالب پیداست که این کتاب را شمس‌الدین خود تألیف نکرده بلکه همان یادداشت‌های روزانه مریدان است که با کمال بی‌ترتیبی فراهم کرده‌اند.

🔹به نوشته بدیع‌الزمان فروزانفر: «میان مقالات شمس با مثنوی مولوی ارتباطی قوی موجود است و مولانا بسیاری از امثال و قصص و مطالب مقالات را در مثنوی خود مندرج ساخته‌است.» محمد خدادادی کتابی با عنوان «بازتاب اندیشه‌های شمس تبریزی در مثنوی مولوی» نگاشته‌اند و نتیجه گرفته‌اند که بسیاری از گفته‌ها و اندیشه‌های مولوی در مثنوی معنوی، انعکاس سخنان و اندیشه‌های شمس تبریزی در مقالات اوست.

🔹شمس خود ننوشتن خویش را این گونه توضیح داده‌است: «من عادت نبشتن نداشته‌ام هرگز؛ سخن را چون نمی‌نویسم در من می‌ماند و هر لحظه مرا روی دگر می‌دهد.
☘مقالات شمس، عمیقترین اثر عرفانی به نثر پارسی است، گرد آوری پریشانی از کلام اوست که چون الماس درخشان، برنده، سخت بدیع و گرانبهاست.
کمال سادگی و ایجاز و کمال قوت و تأثیر که در کلام شمس به هم پیوسته و سخن او را از جملۀ مشایخ پیشین ممتاز ساخته یادآور ستایشی است که ویلیام هزلیت، ادیب و منتقد بزرگ انگلیسی، از سادگی کرده است:

☘جان هنر

و شکوه بیان و آفتاب تابان ادبیات

سادگی است.

☘اما تعبیر بدیع و شگفت مولانا از کلام ساده و حیاتبخش هم گویاترین تعریف و هم زیباترین نمونه و سرمشق چنین سخن است و شاید جامه ای است که مولانا بر قامت کلام شمس دوخته:

☘چراغ افروخته چراغ ناافروخته را بوسه داد و رفت،

او به مقصود رسید. (فیه ما فیه)

سر تأثیر کلام شمس افروختگی جان اوست که، به اقتضای سنخیت معلول با علت، در کلام او نیز راه یافته است. این شعله در سراسر کتاب روشن است و هر لحظه یاد شمس را زنده میکند.

نوبت کهنه فـروشـان در گذشت
نـو فروشانیم و این بازار ماست

@roshanfekridini13
🔻🔻🔻.