📖🌊.. ☘شرح مثنوی معنوی. 🔺 کان وحدت و دکان وحدت

#شبی_در_محضر_مولانا📖🌊

☘شرح مثنوی معنوی
🔺 کان وحدت و دکان وحدت

🌿آنچه هست و آنچه بود و آنچه خواهد بود، در دل وحدت و یگانگی حق بوده و خواهد بود. آنچه در میان است یگانگی است که چون رشته‌ای ناپیدا هر آنچه را می‌بینیم و می‌یابیم به هم می‌پیوندد. در این میان روی دلآرای وحدت حق، در جلوه‌گاه‌های گونه‌گون نمایان است و هر کثرت و متکثری به وحدت ذات او موجود است.

همه فانی و خوان وحدت تو
مدامست و مدامست و مدامست

🍃دوگانگی‌ها و چندگانگی‌هایی که از میان اعیان و مظاهر نمایان است و از نظرمان می‌گذرد، در دل هستی واحد حق محو و نابود می‌شود؛ خداوندی که ذات او وحدت و یگانگی است در هر چیز جلوه می‌کند؛ و در دست و پا و سر و زبان و دیدگان ما حضور می‌یابد.

شربت او چون ربود گشت فنا از وجود
ساقی وحدت بماند ناظر و منظور‌ خویش

🍀روح و جان بوی آن وحدت را از درون استشمام می‌کند. دل و دیده در گرو این وحدت و یگانگی است؛ بساطت و حضور آن یگان‌ی مطلق است که روح را سرمست و رقصان می‌سازد و جان را به وجد می‌آورد تا دریابد که به یمن یکتایی حق بر خوان کدام دولت است.

ای روح بزن دستی در دولت سرمستی
هستی و چه خوش هستی در وحدت یکتایی

🌱در این میان، اگر قرار بر آن است که راهی طی شود و مسیری روشن گردد، همان مسیری است که دل را به پیشگاه یگانگی با هر چیز و هر کسی می‌برد که ساحت هستی است. عبور از تفرفه به اتحاد و رسیدن به ساحت مهر و صلح و احترام صاحبان دل را به وجد می‌آورد و ایشان را در منزل وحدت ساکن می کند.

بی‌جا شو در وحدت، در عین فنا جا کن
هر سر که دوی دارد در گردن ترسا کن

☘این یگانگی سلطانی شاهی عالم است که تمام کائنات و مکنونات هستی را به وادی اتحاد با جان کسی می‌آورد که چیزی را بیرون از خویش و جدا از خود در نمی‌یابد و هر چه را می‌نگرد، خود را در آن می‌بیند که به وحدتِ حق در او پیوسته است:

ای گل و ای بهار جان وی می و ای خمار جان
شاه و یگانه او بود کز تو خورد یگانه‌ای

🌿آنچه در جستجوی آنیم، یا بر آن مدار می‌گردد که هر چه را می‌یابیم و می‌فهمیم با ما یکی کند و ما را به اتحاد با آن چه هست رهنمون شود؛ یا چیزی است که پراکنده و بی‌خانمان می‌کند و در واحدی حیرانی رهایمان می‌سازد. اگر مستی و شادی باید، در جام جانفزای ساقی است که پیش می‌آید و دوگانگی را یگانه می‌کند:

‌کار تو است ساقیا دفع دوی بیا بیا
ده به کفم یگانه‌ای تفرقه را یگانه کن

🍃در این میان، وحدتِ هستی را زبانی است. زبان هستی در سخن صاحبدلان به بیان می‌آید و در دیدگان آنان جلوه‌گر است. عرفان چیزی جز دیدار اشیا در دل وحدت و در اتحادی ازلی و ذاتی نیست و این مولانا است که با دکان وحدتش کان وحدت را عرضه می‌کند:

مثنوی ما دکان وحدت است
غیر واحد هرچه بینی آن بت است

#مولانای_جان

@roshanfekridini13.